مقایسه زبان فارسی و زبان عربی در توانایی واژه سازی
نویسنده : دکتر محمود حسابی
در تاريخ جهان، هر دورهاي ويژگيهايي داشته است. در آغاز تاريخ، آدميان زندگي قبيلهاي داشتند و دوران افسانهها بوده است. پس از پيدايش کشاورزي، دوره دهنشيني و شهرنشيني آغاز شده است. سپس دوران کشورگشاييها و تشکيل پادشاهيهاي بزرگ مانند پادشاهيهاي هخامنشيان و اسکندر و امپراتوري رم بوده است. پس از آن، دوره هجوم اقوام بربري بدين کشورها و فروريختن تمدن آنها بوده است. سپس دوره رستاخيز تمدن است که به نام رنسانس شناخته شده است. تا آن دوره ملل مختلف داراي وسايل کار و پيکار يکسان بودند. ميگويند که وسايل جنگي سربازان رومي و بربرهاي ژرمني با هم فرقي نداشته و تفاوت تنها در انضباط و نظم و وظيفهشناسي لژيونهاي رومي بوده که ضامن پيروزي آنها بوده است. همچنين وسايل جنگي مهاجمين مغول و ملل متمدن چندان فرقي با هم نداشته است.
از دوران رنسانس به اين طرف، ملل غربي کمکم به پيشرفتهاي صنعتي و ساختن ابزار نوين نايل آمدند و پس از گذشت يکي دو قرن، ابزار کار آنها به اندازهاي کامل شد که ملل ديگر را ياراي ايستادگي در برابر حمله آنها نبود. همزمان با اين پيشرفت صنعتي، تحول بزرگي در فرهنگ و زبان ملل غرب پيدا شد؛ زيرا براي بيان معلومات تازه، ناگزير به داشتن واژههاي نويني بودند و کمکم زبانهاي اروپايي داراي نيروي بزرگي براي بيان مطالب مختلف گرديدند.
دنباله ی این نوشته را بخوانید »