Dari persan racines et mensonges Pan Turcs

(تصاویر بر مقاله ی شهربراز افزوده شد. همینطور بنگرید به جایگاه زبان ترکی و زبان فارسی لهجه سی و سوم زبان عربی.)

Lien vers l’article از شهربراز

از آنجا که زبان پارسی یکی از عامل‌های پیونددهنده‌ی ایرانیان در طول تاریخ – به ویژه پس از اسلام – بوده است تجزیه‌طلبان و دشمنان ایران به تازگی برای رسیدن به هدف‌های شوم خود نوک حمله را به سوی زبان پارسی گرفته‌اند و در این راستا ادعاهای بی‌پایه و مسخره‌ای می‌کنند که به چند مورد آنها می‌پردازم.

J'ai répété que je devais d'abord l'accent à la fois en turc et en anglais et des enceintes des deux langues égard. Ce qui suit est les seuls idées des Lumières de l'étude et de mensonges sans fondement et minorité petit groupe de séparatisme radical est Pantrk. Azerbaïdjanais iraniens quittent parce que leur culture. Même si, comme certaines études ont mis l'accent sur l'ascendance biologique et génétique et les caractéristiques physiques des groupes turcs azéris iraniens ont également montré que les Iraniens comme les Kurdes et Esfahanian Tehranian LRAN et … Inscrit.

مقایسه و رتبه‌بندی زبان پارسی و ترکی
Il ya un des magazines Pantrk Iran quelques années appelé «Direction de l'espoir" stupide et Bypayhay allégations formulées et sans donner de preuve qui ont écrit la Déclaration de l'UNESCO comme "trente-trois langues arabe, dialecte persan est". Cette déclaration est tellement absurde et sans fondement et pas besoin d'expliquer le poulet présumé semble drôle. Peu de compréhension de la langue et de la linguistique qui est intelligent et comprend que connaissent différentes langues et dialectes de la langue arabe et les deux langues sont très différentes et distinctes. Et parce que la plupart des éléments du squelette d'une langue et de sa grammaire et la syntaxe de la langue arabe est très différent de. این ادعا نشان می‌دهد که گوینده‌ی آن نه زبان پارسی را می‌فهمد و نه شناختی از زبان عربی دارد.

حتا به فرض محال هم زبان پارسی به قول اینان «لهجه»ی زبان عربی باشد. accent Signification «trente-trois» est?

Fait intéressant, la même déclaration, «la langue tiers monde ordinaire turque» a été introduit! Langues tri est effectué sur quelle base devrait être invité à ouvrir?

یا گروه دیگری نوشتند که

موسسه‌ی ائی.ام. تی و آ.ام.تی – که در اروپا و آمریکا واقع شده و تحت مدیریت برجسته‌ترین زبان‌شناسان اداره می‌شود و همه ساله گزارش‌های زیادی را درباره‌ی زبان‌ها منتشر می‌کنند و کلیه‌ی استانداردهای زبان‌شناسی از این ادارات که دولتی هستند، اعلام می‌شود – چنین اعلام کرده‌اند:

– ۹۲ درصد کلمات فارسی از عربی و ترکی گرفته شده و مابقی بدون هیچ فرمولی تولید شده‌اند.
– در هیچ یک از زبان‌های بین‌المللی لغتی از زبان فارسی وجود ندارد.
- 67 pour cent des mots persans produire ambiguïté (Un étranger qui a appris le persan, l'Iran pouvait à peine parler ou de comprendre des mots persans moins laissé trop longtemps dans la même communauté, et d'apprendre de l'expérience) Cette faiblesse est relativement importante pour une langue.

اما از سوی دیگر:
– ۱۰۰ درصد کلمات ترکی ریشه‌ی اصلی دارند.
– ۲ درصد کلمات ترکی از ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی گرفته شده است.
– ۱۹ درصد کلمات انگلیسی از زبان ترکی گرفته شده است.
– ۳۹ درصد کلمات ایتالیایی، ۱۷ درصد کلمات آلمانی و ۹ درصد کلمات فرانسوی از زبان ترکی گرفته شده است.
– ۱۰۰ درصد کلمات انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و ترکی دارای عمق ریخت‌شناسی هستند.
– ۸۳ درصد کلمات انگلیسی ریشه‌ی اصلی دارند.
– جملات ترکی ۲ درصد ابهام جمله‌ای ایجاد می‌کنند (یعنی اگر یک خارجی زبان ترکی را از روی کتاب یاد بگیرد، پس از ورود به یک کشور ترک زبان مشکلی نخواهد داشت)
– جملات انگلیسی نیم درصد و جملات فرانسوی تقریبا ۱ درصد ابهام تولید می‌کنند.

Cela signifie que les revendications de tous les 10 mots dans la langue anglaise est le turc, et deux d'entre eux sont 10 mots dans 4 italien d'entre eux sont turque! Quelle est la racine principale de ce mot? . Si vous êtes 83 pour cent et 19 pour cent de leurs racines originelles de mots anglais ont été prises à partir de la Turquie à 102 pour cent, alors la somme de ces deux!

Il s'agit d'allégations stupides et ridicules ne montre que la profondeur et l'intensité de l'analphabétisme et les auteurs de l'impuissance et l'hostilité psychotique vers la langue est Hystyryk. این ادعاها درباره‌ی زبان ترکی تا آنجا پیش می‌رود که می‌نویسد:

[این موسسه‌ها] زبان ترکی را شاهکار زبان معرفی کرده‌اند که برای ساخت آن از فرمول‌های بسیار پیچیده‌ای استفاده شده است. Nikita Haydn "expert linguiste célèbre à l'Institut allemand pour les européens" Ladies Yvrvtvm », a déclaré: «انسان در آن زمان قادر به تولید این زبان نبوده و موجودات فضایی این زبان را خلق کرده و یا خداوند به پیامبران خود عالی‌ترین کلام ارتباطی را داده است».

C'est un langage chimique qui peut être utilisé pour créer des formules complexes!

تحمیلی بودن زبان پارسی در ایران
Pantrkan Une autre affirmation est que la langue officielle de l'Iran, Reza Shah Pahlavi et avant que quelqu'un ne connaît pas la langue et les gens ont été forcés Reza Shah pour apprendre l'anglais. این افراد که نیازی به سند و مدرک و تاریخ معتبر ندارند و هرگاه که سند بخواهند خودشان جعل می‌کنند یا اگر سندی تاریخ مخالف آنان باشند آن را تحریف می‌کنند این اندازه بی‌سوادند که نمی‌دانند «رسمی شدن» زبان پارسی به صورت قانونی در قانون اساسی مشروطه در زمان مظفرالدین شاه قاجار بوده است. Dans le cas contraire, le langage courant comme langue nationale et partagée par tous les résidents Ayranzmyn dans l'histoire des livres produits en masse et des traités et des articles dans tous les coins du Indochine Ayranzmyn aux frontières de la Mésopotamie, et a été.

Pantrkan une bonne mémoire quand il n'est plus besoin de quitter la Rvajdhndgan du temple fier d'être turc que l'ensemble iranien!

Dans le texte de la revendication d'être forcé Reza Shah, réclamation Pantrkan que le turc s'est propagé à travers l'Iran et l'Azerbaïdjan loin depuis quelques milliers d'années avant JC semble également! حتا برخی از باکونشینان می‌گویند که اوستا به زبان ترکی باستان نوشته شده است! این ادعای مضحک هم نشان می‌دهد که این افراد هیچ شناخت و درکی از مبحث و مقوله‌ی زبان و زبان‌شناسی و تاریخ ندارند.

آموزش تنها به زبان ترکی
موضوع دیگری که پان‌ترکان از روی دشمنی با زبان پارسیبه ویژه همزمان با «روز جهانی زبان مادری»مطرح می‌کنند موضوع آموزش تنها به زبان ترکی است. پیشتر و به ویژه چند ماه پیش همزمان با این مناسبت جستاری نوشتم و در اینجا تکرار نمی‌کنم. اما موضوع این است که آنها می‌خواهند تنها به زبان ترکی آموزش ببینند و زبان پارسی را به کلی کنار بگذارند. حال آن که در هر کشوری در دنیا آموزش به زبان مادری در کنار زبان ملی و رسمی آن کشور است نه جایگزین آن.

ادعاهای بیشتر و پاسخ آنها را می‌توانید در پایگاه آذرگشنسپ بخوانید.

اما بگذارید به موردی بپردازم که یکی از خوانندگان برایم فرستاده و به تازگی آن را دیدم و به گمانم در آذرگشنسپ نباشد.

– و حالا: بیگانه بودن زبان پارسی دری در ایران!
Mais il est intéressant de noter que l'un des Pantrkan verrouillage avec la distorsion et l'incompréhension de certaines données linguistiques et historiques sec et humide, a affirmé que la langue a ses origines en Iran et à l'extérieur de l'Iran et les langues étrangères en général et les travailleurs migrants.

نوشتار او آن قدر طولانی و پر از یاوه و سخنان باطل است که تنها به چند مورد آن اشاره می‌کنم.

اگر فارسی دری در تداوم زبان پهلوی بود چرا تا قرن هفتم هجری حتی یک بیت شعر در منطقه‌ی استان فارسکه مسکن اصلی فارس‌زبانان استبه فارسی دری سروده نشده است و یک سطر نثر به زبان دری تا قرن هفتم هجری در این مناطق نوشته نشده است؟! در حالی که در مناطق دیگر بخصوص مناطقی که سلاطین، مراکز حکومتی خود را در آن قرار داده بودند آثار فراوان به زبان دری (فارسی) می‌بینیم؛ مثل مناطق تاجیکستان و افغانستان که مرکز حکومت‌های سامانی و غزنوی بوده و عراق عجم (مناطق مرکزی ایران چون شهر ری، قم، کاشان، اراک، اصفهان) که مرکز حکومت سلجوقیان بوده است!

من نمی‌دانم چه گونه این شخص می‌تواند در یک بند این همه دروغ و یاوه سر هم کند!

۱- تاجیکستان و افغانستان مرزهای امروزی هستند و در گذشته بخشی از ایران بزرگ بوده‌اند.

۲- فارس نام استانی است و نام زبان پارسی یا فارسی است. پس باید گفت «فارسی‌زبان» نه فارس‌زبان. چه کسی گفته استان فارس مسکن اصلی فارس‌زبانان است؟ آیا منظور این جمله آن است که همه‌ی کسانی که در ایران به زبان پارسی سخن می‌گویند اصل‌شان از استان فارس است؟

۳- دولت‌های سامانی و غزنوی و سلجوقی در دنباله‌ی هم بودند نه همزمان. قلمرو سامانیان شامل تاجیکستان و افغانستان امروزی و بخش‌هایی از شرق ایران امروزی بود. سپس بخش‌هایی از این سرزمین‌ها به دست غزنویان افتاد و پس از آن سلجوقیان بر آن حاکم شدند. سلجوقیان غرب ایران (عراق عجم) را هم به قلمرو خود افزودند.

۴- باید به این نویسنده یادآوری کرد که پیش از سده‌ی هفتم هجری نه چاپخانه وجود داشته و نه اینترنت که نویسندگان آثار خود را منتشر کنند و به دست همه برسانند! Si le livre a été écrit dans le passé en raison de conditions sociales et le centre gouvernemental de l'empire n'était probablement pas le meilleur qu'il allait. Aujourd'hui éditeurs indépendants ne sont pas comme ça, et dix mille volumes de livres sont publiés! حتا اگر کتابی در کتابخانه‌ها نگهداری می‌شد همان ترکانی که پان‌ترکان بدانان می‌نازند در تاخت و تاز و هجوم‌های خود آنها را نابود می‌کردند.

۵- استان فارس مدتی مرکز حکومت آل بویه بود. این دولت به ویژه در دوران پناه خسرو (فناخسرو) عضدالدوله در آبادانی فارس بسیار کوشید و دربار آنان مرکز دانشمندان و نویسندگان بزرگ بود. Consolidated Abvhyan qui est né de sorte que Shirazi est né à Bagdad en Zdaldvlh retourné à Chiraz où il a écrit plusieurs livres en arabe. هم چنین دولت آل بویه‌ی فارس برای رقابت با بغداد بیشتر از نویسندگان عربی‌نویس پشتیبانی می‌کرد.

۶- پان‌ترکان که سواد ادبی و تاریخی ندارند از استان فارس تنها نام سعدی و حافظ را شنیده‌اند. حال آن که پیش از سعدی در استان فارس نویسندگان و شاعران فراوانی بوده‌اند. برای نمونه می‌توان از کتاب تاریخ «فارسنامه»ی ابن‌بلخی نام برد که تبارش از بلخ بودند اما خودش در فارس زاده شده است. وی این کتاب ۱۸۰ صفحه‌ای را در حدود ۵۰۰ ق. به زبان پارسی نگاشته است. یا می‌توان از شیخ روزبهان بَقلی نام برد که از عارفان بزرگ و مشهور ایرانی است و در سال ۵۵۲ ق. زاده شده و مزارش در شهر شیراز زیارتگاه مردم است. شیخ روزبهان کتاب‌های فراوانی به عربی و پارسی نوشته است. از جمله کتاب‌های پارسی او می‌توان از رساله‌ی قدس، غلطات السالکین، و شرح شحطیات نام برد. این هم یک رباعی از شیخ روزبهان:

دل داغ تو دارد، ار نه بفروختمی ————– در دیده تویی، وگرنه بردوختمی
جان منزل توست، ور نه روزی صدبار ———- در پیش تو چون سپند برسوختمی

(برخی از کتاب‌های شیخ روزبهان را می‌توانید در «کتابخانه‌ی تصوف» بخوانید)

بنابراین می‌بینیم بیش از یک سطر نثر پارسی دری از استان فارس متعلق به پیش از سعدی و سده‌ی هفتم برجا مانده است. نویسنده‌ی پان‌ترک ناآگاهی خود را به نبودن اثر تعبیر کرده است.

Mais la montée en puissance des grandes stars de la Saadi et Hafez poètes persans et les auteurs du nom oublié parmi les gens de la province est. Même le nom est oublié contemporains, tant parmi les gens ordinaires.. اما در کتاب‌های تذکره و در میان کارشناسان ادبیات پارسی به خوبی شناخته شده‌اند مانند مجد همگر و امامی شیرازی که با سعدی رقابت داشتند. حتا هُمام تبریزی (همزمان با سعدی) نیز مدتی در دربار حاکمان فارس در شیراز به سر می‌برده است و شاید در همین دوران سروده است:

هُمام را نیز سخنان دلفریب هست ———– ولی چه سود که بیچاره نیست شیرازی

Cet écrivain connaissait quelqu'un saurait si les arguments linguistiques Dari persan sassanide Pahlavi remplacé son fils, et puis ce n'est pas directement. زبان پارسی دری همان گونه که از نامش برمی‌آید زبان درباری بوده است یعنی زبان رسمی و نگارشی. همان گونه که زبان نگارشی امروز با زبان گفتاری مردم تهران و اصفهان و کرمان و مشهد و تبریز تفاوت دارد. حتا در فرهنگ دهخدا – که متن زبان‌شناسی نیست – در درآیه‌ی «دری» چنین آمده است:

لهجه‌ی ادبی ایران را – Le milieu du IIIe siècle et plus tard étendu à dari dari ou persan ou farsi est renommé - et pas seulement au Moyen-Persique (پهلوی ساسانی) دانست بلکه در اساس یک لهجه‌ی عمومی ادبی است که در اواخر عهد ساسانی و قرن‌های اولیه‌ی اسلامی در ایران شیوع داشت و تحت تاثیر و تاثر متقابل لهجه‌های رسمی دوره‌ی اشکانی (پارتی) و ساسانی (پارسی) در یکدیگر و در لهجه‌های محلی به تدریج متداول شده و تقریباً وضع ثابتی گرفته و هیئت زبان کتابت حاصل کرده بود. … این زبان به نحو خالص نزدیک با پهلوی جنوبی (moyen persan) Il avait beaucoup d'influence dans les anciens dialectes de Khorasan et certains dialectes, il est évident, à l'est, et le dialecte de l'Est ainsi que d'une influence importante dans le côté Sud (moyen persan) Et les dialectes occidentaux sont considérés comme. … Le langage général de la porte, en disant que «les épîtres Lan Ha Allsan Alzy Tktb Sultan et de la Fondation Alqss valeur extrême, et l'aîné et Ho Ashtqaqh ma porte, la porte de la maison Alklam Ytklm Alzy d'Ali» [C'est la langue qu'ils ont écrit des lettres aux rois et les histoires qu'ils paient exactement le "in" = Certes, la juridiction dans laquelle le mot est utilisé en cour.]

پس نویسنده‌ی پان‌ترک کشف جدیدی نکرده است و پرده از راز پنهانی برنداشته است که جلوی ادعای خود نشان تعجب بگذارد. کسی هم این موضوع را پنهان نکرده بود.

این پان‌ترک مانند دیگر دوستان و شریکانش تحریف سند هم می‌کند:

ابن ندیم در کتاب «الفهرست» خود با اتکا به عبدالله ابن مقفع، دری را زبان درباریان و زبان اهل خراسان و مشرق و اهل بلخدانسته است.

Citant à nouveau Ibn Nadim environ la moitié et l'autre moitié a été seulement à la recherche d'un but spécifique. آیا اهل خراسان ایرانی نیستند و نبودند که ایشان زبان اهل خراسان را از زبان ایران جدا می‌داند؟ حال آن که سخن ابن مقفع که ابن‌ندیم نقل کرده است چنین است:

ابن مقفع گفته است: زبان‌های ایران عبارتند از پهلوی، دری، فارسی، خوزی و سریانی. پهلوی منسوب است به پهله (فهله) و آن اسمی است که بر پنج شهر اطلاق شود از این قرار: اصفهان، ری، همدان، ماه نهاوند و آذربایجان. اما دری زبان شهرهای مداین است و کسانی که در دربار شاه مقیم اند بدان سخن می‌گویند و آن منسوب به پایتخت [=دربار] است و از زبان اهل خراسان و مشرق، زبان اهل بلخ در آن غلبه دارد، و اما فارسی مورد تکلم موبدان و علما و مانند ایشان است، و آن زبان مردم فارس است. خوزی زبان مردم خوزستان است …»

Il est clair qu'en matière de langue, le syriaque, mais la famille d'Ibn Muqaffa iraniens langues langues iraniennes qui ont été parlé avec eux et certaines personnes Shvrstan province ou Mésopotamie parlé syriaque.

هم چنین از این سخن آشکارا برمی‌آید که دری و پهلوی از زمان ساسانیان در کنار هم بوده‌اند نه در دنباله‌ی هم. ابن مقفع زبان دری را زبان مردم مداین و دربار (زبان رسمی) گفته است که زبان اهل خراسان در آن غلبه دارد نه این که زبان اهل خراسان باشد. زبان دری هیچ ربطی به سلاطین ترک سلجوقی و «مرکز حکومت سلجوقیان» ندارد.

جالب آن که در این میان نامی از ترکی نیست و زبان مردم آذربایجان را فهلوی/پهلوی دانسته است و از سخن ابن مقفع روشن می‌شود که اگر قرار است در ایران زبانی بیگانه و مهاجر باشد این زبان ترکی است که زبانی مهاجر و بیگانه است نه زبان پارسی دری. Mais l'auteur a retiré ces sections Pantrk.

Après tous les mensonges et balivernes et son fantasme battant Dari langue persane, en ligne avec les premières parties du programme, il est temps de faire l'éloge de la langue turque est:

Si nous disons il ya turcs mille ans et se poursuit aujourd'hui turc azerbaïdjanais langue livre "Dedekorkut" Shahryar est impossible dans le fameux "Bonjour Hydrbabayh» – که به زبان ترکی امروز استبه زبان هزار سال پیش ترکی، یعنی به زبان دده قورقود هم منظومه‌ای بسراید و دیوانی به این زبان داشته باشد!

Mais Shahryar ailleurs turc, persan - la langue est séparée et distincte de la Turquie - la Cour a fixé un poème, Saadi Shirazi, ainsi que deux langues distinctes farsi dari (زبان مرسوم دربار) و پهلوی (زبان بومی و اصلی مردم فارس) دیوان تنظیم کرده است!

Si vous soufflez Dari langue côté Fhlvy ou les autres villes de Shiraz, province de Fars depuis le VIIe siècle de notre ère, tandis que Saadi Shirazi Dari, le dari Fhlvy Pahlavi, qui était sous l'influence du poème a été écrit des centaines d'années?

زبان ترکی نیز شاخه‌های مختلفی دارد مانند زبان ترکی اوغوز و قبچاق و اویغور. زبان چَغَتایی (chaghatai) که امیر علی‌شیر نوایی (درگذشته ۹۰۰ ق. / ۱۵۰۱ م.) بدان سخن می‌گفت امروزه از میان رفته است. زبان ترکی رایج در آذربایجان ایران و در قفقاز و آناتولی از گروه اوغوز است اما زبان ازبکان از شاخه‌ی اویغور است. گروه قبچاق نیز در قیرقیزستان و کازاخستان رواج دارد. بنابراین معلوم نیست منظور او از «ترکی هزار سال پیش» کدام ترکی است. تاریخ نگارش زبان ترکی به هزار سال نمی‌رسد. Je suis sûr que non seulement le Shahriar iranien turc, d'autres auteurs ont également laissé Trktbar – حتا اگر بخواهند – نمی‌توانند به زبان ترکی هزار سال پیش چیزی بسرایند چه برسد به این که دیوانی هم ترتیب دهند.

تفاوت زبان پهلوی و دری هرگز مانند تفاوت ترکی و پارسی نیست. ضمن آن که سعدی تنها یک بیت در گلستان و نزدیک بیست بیت در یک قطعه‌ی مُلمّع (چندرنگ) به پارسی و عربی و پهلوی لهجه‌ی شیرازی دارد نه این که یک دیوان به دری و یک دیوان به پهلوی داشته باشد.

Il n'a pas une bonne connaissance de l'histoire des nouvelles frontières politiques ont aujourd'hui n'existait pas avant le XIXe ou même au XXe siècle:

دری و یا فارسی دری زبانی است متفاوت از پهلوی و متعلق به تاجیک‌ها و افغان‌ها که به وسیله‌ی سلاطین ترک وارد ایران و سایر مناطق تحت حاکمیت آنان از جمله هندوستان و پاکستان و حتی ترکیه عثمانی شده است؛ لاکن زبان ترکی و بعضی از زبان‌های دیگر در مقابل آن مقاومت نشان داده و بر حیات خود ادامه داده‌اند ولی زبان پهلوی پارسیان نتوانسته در مقابل آن ایستادگی کند و در داخل آن مستحیل شده و از بین رفته است که آثار آن هنوز هم در بعضی شهرها و روستاهای دور افتاده‌ی مناطق فارس‌نشین باقی مانده است.

او مرزهای سیاسی امروز را به زمان سلجوقیان می‌برد و می‌خواهد مردم تاجیکستان و افغانستان را از مردم ایران جدا کند اما ایرانیان آذربایجان را به ترکان ترکیه و قفقاز بچسباند. او نمی‌داند که پاکستان به عنوان موجود سیاسی کشوری است که از سال ۱۹۴۸ م./ ۱۳۲۷ خ. پدید آمده و پیش از آن بخشی از هندوستان بوده است. Ainsi, "Sultans turcs" Dari ne tiennent Pakistan!

Fabriqué avec la tâche d'essayer de faire comprendre que le turc turc en Iran et contre la propagation de l'ancienne Perse langue dari - où les sultans turcs du Tadjikistan et de l'Afghanistan en Iran! – مقاومت کرد اما زبان پهلوی – که زبان پارسیان بوده – مقاومت نکرد و مستحیل شد! در بالا نشان دادیم که تمام این ادعا بی‌پایه است. ابن مقفع گفته بود که پهلوی زبان اصفهان و آذربایجان و ری و همدان و نهاوند است. زبان مردم استان فارس را فارسی می‌گفتند و زبان مداین و رسمی کشور را «دری».

Qu'est-ce que j'aurais demandé à la cour seldjoukide turc et la Cour n'a pas pu résister longtemps cour ottomane et la langue administrative était Dari langue persane? : این زبان را سلاطین ترک وارد کردند! اما باید پرسید چه طور این سلاطین ترک علاقه یا غیرتی یا حساسیتی درباره‌ی گسترش زبان مادری خود نداشتند و زبان «تاجیک‌ها و افغان‌ها» را در ایران و هندوستان (و پاکستان!) و حتا ترکیه‌ی عثمانی گسترش دادند؟! Fait intéressant, son camarade Staline revendiqué au Tadjikistan, "les Tadjiks sont Azbkany pour les relations avec l'Iran et ont oublié leur langue d'origine"!

Pahlavi sassanide langue persane ferait sauter la porte, haut-parleurs et Farsydanan n'est pas trop mal à lire et à comprendre le sens de sassanide langue Pahlavi et alors. همچنان که ترک‌زبانان آذربایجانی و ترکیه‌ای در خواندن و فهمیدن زبان کتاب «دده قورقود»که مربوط به هزار تا هزار و دویست سال پیش است و ترکی امروز آذربایجان و ترکیه ادامه‌ی این زبان استبا مشکل زیادی روبرو نیستند و معنی و مفهوم کتاب برای آنها کاملاً آشکار است.

ایشان به خیال خود آب را گل‌آلود می‌کند که ماهی هم بگیرد. کتاب دده قورقود کتابی است که به گفته‌ی ترک‌شناسان بزرگی چون واسیلی بارتولد روس و جفری لوییس انگلیسی در سده‌ی پانزدهم میلادی و در زمان حکومت آق‌قویون‌لو یعنی تنها پانصد سال پیش نوشته شده است و تا سده‌ی نوزدهم میلادی کسی از این کتاب خبر نداشت تا این که یک خاورشناس آن را در کتابخانه‌ای پیدا کرد و به زبان‌های اروپایی ترجمه کرد. همین امروز هم مردم ترکیه و مردم آذربایجان ایرانیبه ویژه به دلیل «اصلاحات زبان ترکی» در زمان آتاترکمی‌گویند که حرف‌های همدیگر را به خوبی نمی‌فهمند (Cependant, ceux qui ont de l'argent gratuit de l'Iran, l'Azerbaïdjan, la Turquie, où il a étudié et qui veulent séparer ces choses ne fonctionnent pas. Aujourd'hui, les satellites et Loukoum Bakvyy nouvelle génération de jeunes de race blanche azerbaïdjanais langue turque et comprennent également la ligne). Même le nom du livre en turc-iranien "Dedekorkut" et le turc "Dede Kvrkvt», a déclaré!

اگر زبان پهلوی مادر زبان فارسی دری به حساب می‌آمد دیگر نیازی نبود از زبان پهلوی همطراز و برابر با زبان فارسی و موازی با آن نامی برده شود و نام این دو زبان در کنار هم بیاید!

Nous affirmons qu'il n'y a aucune base dans la langue, et les deux étaient ensemble. Mais si la langue est du côté de la mère de Dari de l'argument?

نمونه‌ی دیگری از تحریف را می‌توان در نقل سخن استاد سعید نفیسی دید:

مرحوم سعید نفیسی هم در مورد خاستگاه زبان فارسی دری می‌گوید: «La poésie et la prose Dari doivent être nés Samanid Mavralnhr tribunal»

اینجا سخن از نظم و نثر دری یعنی ادبیات است نه این که خود زبان دری را در فرارود «اختراع» کرده باشند و به جاهای دیگر «صادر» کرده باشند.

وی هم چنین با نقل اشتباه و ترجمه‌ی ناقص بیتی از حافظکه به گویش شیرازی استسعی می‌کند خواننده را گمراه کند:

و بیتی از حافظ:
«به پی ما جان غرامت بسپریمن ————– عزت یک وی روشتی از امادی»
C'est méchant: غرامت خواهیم گرفتبی‌روشی از ما دیدی.

حال آن که شکل درست این بیت چنین است:

به پی‌ماچان غرامت بسپریمن ———— غَرَت یک وی رَوشتی از اَما دی

یعنی اگر تو یک بی‌روشی (بی‌ادبی) از ما دیدی با پای‌ماچان غرامت و جریمه خواهیم پرداخت.
غَرَت همان گرَت است یعنی اگر تو. رَوشت هم همان روش است. همان گونه که خورشت همان خورش است. در یکی از شعرهای فولکلور می‌شنویم:
خیاط که می‌بینی خوش بُرشت اه ————- البته روی پلو خورشت اه

فرهنگ دهخدا درباره‌ی پای‌ماچان چنین می‌گوید:

پای‌ماچان: پای‌ماچو. پی‌ماچان. کفش‌کن. صفّ نعال. درگاه.
"Les soi-disant soufis et derviches est la ligne de Kfshkn Nal est établi de sorte que la congrégation de sa culpabilité à elle dans la file d'attente Nal – که مقام غرامت است – به یک پای بازدارند و او هر دو گوش خود را چپ و راست بر دست گیرد یعنی گوش چپ را به دست راست و گوش راست را به دست چپ گرفته چندان بر یک پای بایستد که پیر و مرشد عذر او را بپذیرد و از گناهش درگذرد» (برهان قاطع)
هوا می‌خواست تا در صفّ بالا همسری جوید ——- گرفتم دست و افکندم به صف پای‌ماچانش (خاقانی)

Bien sûr, ce ne sont que quelques paragraphes et la première partie du document est connu comme l'auteur Pantrk et probablement dans la prochaine section de dire que les gens du Tadjikistan et de l'Afghanistan, "couple" et la branche de la langue dari de "couple" et donc la langue .

با پوزش از سلطان ولد پسر مولانای بلخی باید گفت:
دیوانگان جوشیده‌اند از خم نفت نوشیده‌اند —- از عقل کناره کرده و پان‌ترک نابی گشته‌اند

 

نمونه ای از تحریفاتی که کماکان بر روی اینترنت منتشر می شود

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

جایگاه زبان ترکی جعل از توحید ملکزاده دیلمقانی

 

15 Répondre Dari persan racines et mensonges Pan Turcs

  • hhhh says:

    همین بس که فارسی فقط در ایران و افغانستان و تاجیکستان صحبت میشه اونم تو این کشورها صد در صد مردم فارسی صحبت نمی کنند ( تاجیکستان رو نمی دونم ) ولی ترکی تو هفت کشور زبان رسمی هستش و تو ایران حداقل چهل درصد ترکن و تو گرجستان هم 25 در صد ترکن تو آلمان هم ترکی بلد باشی گیلیمت رو از آب می کشی بیرون ما احتیاجی برا کوبیدن فارسی نداریم

  • ترک says:

    همین حرفها رو می زنن که بهشون می گن ترک خر دیگه

  • سعید says:

    سپاسگذارم بابت تمام شفاف سازی هاپان ترک هستند دیگه دروغ نقل و نباتشونه

  • Ataturk says:

    Bedanid ke zabane farsi va na parsi, be zoodi mahdood be kavire iran va afghanestano tajikestan khahad shod.
    torki in zabane shirin dar mahlate tork neshin iran be gooshe shoma khahadresid\va to ke az zaban shenasi hich nemidani, badbakht shoma neveshtanetoon ham k hamun arabiyie man nemidonam chera az zabane arabi shoma nefrat darid baab yeki hastid dige baradare doshman.
    pish be sooye hazfe lahje zeshte farsi az iran

    • فرزند ایران says:

      Mais la distinction entre langue et dialecte et fou d'accent que vous ne savez pas beaucoup sur la langue que vous avez tort vous dites que vous avez le plus grand Aftkhartvn Genghis Khvnkhvarh et nouveau-né Greg ne va pas en savoir plus que l'attendu. Lors de la bête . پیش به سوی ایرانی با شکوه و عظمت

  • علی says:

    خوب شما هم میتوانید با وجود ماهواره یک زبان دیگر را یاد بگیرید مثلا هندی!!!!!!

  • Mehrdade Bakhtiari says:

    هنوز پسر چون اریوبرزن ودختر به مانند یوتاب که اجداد من بودند هست که راه به اسکندر گجستک وسپاهش بستند.شما پان ترک ها کهخودتونو خار نکنید.تو همون ا ت ح ا دی ه اروپا گدایی و خودشیرینی کنین بهتره.

  • فرزند ایران says:

    من از نژاد شیر مردان ایرانیم که جونشون رو در راه وطنشون دادن نه از نژاد گرگهای ترک خونخوار(منظورم مردم آذر باییجان نیست ) که حتی به همدیگه رحم نمی کنن مشکل پان ترک ها اینه که تاریخ ندارن وبه تاریخ سراسر افتخار ایران بزرگ حسودی می کنن .به امید موفقیت ایران ایرانی.

  • رضا مدیاتک says:

    1-شکر خدا من که در تبریز زندگی می کنم بیشتر خانواده های با فرهنگ با بچه هایشان فارسی حرف می زنند و به این مسئله نیز افتخار می کنند
    2-ممکن نیست جمله ای ترکی نوشت بدون اینکه از واژه های فارسی بهره جست
    3-بیش 70 در صد نامهای مردم ترکیه فارسی یا عربیست

  • آرسلان ته‌گین غازی says:

    1 ) La plupart des familles qui sont arrivés à Tabriz nouvelle ère sous Kmrshvn de la dette plié bizarre, mais ils parlent farsi . محلات با فرهنگ تبریز ، محلات قدیمی آنجاست مثل لکلر ، مقصودیه و غیره که اگر در آن جا فارسی حرف بزنی تو را … .
    2 ) آغزی اولان قارین گۈجۈنه دانیشیر .
    3 ) درست است 70% نامها در تۈرکیه به عربی یا فارسی است ولی باید روشن کرد که از این 70% ، 98% عربی و فقط 2% فارسی است .

    • admin says:

      Enfin atteint son dos courbé sous le prêt? … می کنند، می گویند محلات بی فرهنگ چون هیچ آدم عاقلی، دیگری را برای تکلم به زبان دیگر،نمی کند مگر از همان ترکهای کولتورمند تبریز باشد. در مورد آمار واژه های فارسی و عربی در زبان ترکی هم هر وقت سندی یا مرجع معتبری آوردی می توانی چنین ادعایی کنی ما در همین وبسایت چند سند از زبانشناسان شناخته شده نشان دادیم که خلاف گفته ی شما است.

  • hadi zamani says:

    Loin Q Pourquoi pas la danse nationale? . نشدیم فارس . که کنیکم پارس.

    • admin says:

      Ce truc est bon pour le stade Bvzqvrthay Trakhtvr ici, mais pas vraiment un fan des Turcs au moins cent ans de civilisation, ils volent ce que les autres ont déjà dit dans les affaires de la civilisation est plus intéressant que d'autres ont le même inculpé . ترکان نه چیزی که بشود نامش را ادبیات گذاشت تولید کردند، نه رقص و موسیقی دارند و نه در طول تاریخشان چیزی به دانش بشر افزودند که امروز برایش طلبکار باشند.

      این هم تاریخچه رقص ها و موسیقی ایران

      iranicaonline.org/articles/dance-raqs

      iranicaonline.org/articles/music-history-i-pre-islamic-iran

      iranicaonline.org/articles/music-history-ii

      اینها بر خلاف اراجیف پان ترکان مقالات علمی هستند و در هر دانشگاهی می شود به آن استناد کرد

  • sina says:

    vaqean azat mamnoooonam,kheili goli.man tuye ardebil dars mikhunam.
    hichvaqt fkr ham nmikardam k ye ruzi lazem beshe ta tuye keshvare khodam,bkham az zabune madari o rasmie keshvare khodam defakonam,unam sare class e adabiat e farsi.
    in ta’asob ha b nazare man b hich vajh qabele qabul nis.ta’asob haii k age jolosh gerefte nashe o barkhorde qatebahash nashe tafraqe ijad mikone.
    az haminja azat tashakor mikonam o azat ejaze migiram k tu class ii k 3farsi zaban dare o baqie azari an(va na tork) estefade konam.
    VAQEAN MAMNOOOOOOOON!

  • اين پان تركيست ها يا دروغگو هستن يا بيسواد .