מורשת וPantrkystha

כתובת מקורית

به تازگی پانترکیستها سعی میکنند که ریشه‌ی ایرانی(آریایی/پارسی) חגיגות הנורוז, ואפילו את אלה שניתן ליחסן לתרבות הטורקית.. هرچند هیچ شبهه وجود ندارد که جشن نوروز متعلق به همه‌ی بشر است و آرزوی همه‌ی ایرانیان اینست که روزی همه‌ی بشر آن را نیز جشن بگیرند اما جعل و تحریف تاریخ پان‌ترکیستان نباید بی‌پاسخ بماند. جالب است که تا چندین سال پیش ( این مقاله فعلی در سال 2010 نوشته شده است) در ترکیه نوروز نه تنها ممنوع بود بلکه کردهای (רכזת) ایرانی‌تبار ترکیه که این جشن را میگرفتند با نیرو‌های نظامی کشور ترکیه روبرو میشدند.

یکی از کودکانه بهانه‌ی پان‌ترکیستها اینست که:

در دستور زبان فارسى صفت بعد از اسم ميايد، يعنى در زبان فارسى بجاى كلمه نوروز، روزِ نو گفته ميشود (مانند لباسِ نو، خانه نو..)”

در حالیکه در فارسی صف پیش از اسم نیز میاید:

نوجوان

نوزاد

نوباوه

جوانمرد

یا برای نمونه قدبلند و بلندقد. در زبان پارسی‌میانه بیشتر صفت پیش از اسم میاید ولی زبان فارسی نوین هر دو ویژگی را دارد (و در سده‌های اول پارسی‌دری، اغلب مانند زبان پارسی میانه صفت پیش از اسم آمده است) و در زبانهای ایرانی و وابسته به فارسی (زبان‌های آریایی دیگر) مانند کردی و گیلکی و تاتی قزوین صفت پیش از اسم میاید. اما در زبان فارسی‌دری میتوان هم صفت را پیش از اسم و هم اسم را پیش از صفت دید و این خود یکی از ویژگی این زبان است. טיעונים כל כך כמו תמיד אבסורד הפאן Turkist.

התירוץ השני הוא שציביליזציות האביב הראשון הפאן Turkist אחרות כגון השומרים והבבלים חגגו האיראנים למדו מקבוצה זו וכך גם החגיגה ממוצא האיראני! در پاسخ به این ادعا باید گفت که در زمان دوره‌‌های نخستین اسلامی نه نام و نشانی از سومریها/بابلیها وجود دارد و نه این گروه‌ها در آن زمان وجود داشتند. در این دوره(سده‌های آغاز اسلام) همه‌ی اسناد یک سره نوروز را یک جشن پارسی/ایرانی میدانند. برای نمونه بیرونی و مسعودی و گردیزی و طبری و ده ها تاریخ‌نگار دیگر این جشن را یک جشن پارسی(איראן) میدانند ولی حتی یک نام و نشانی از ترکان و جشنی به نامنوروزدر این کتاب‌ها وجود ندارد و هیچ کس هم به سومریان و بابلیان در این اسناد اشاره نکرده است (زیرا این تمدنها دیگر نبودند). البته موضوع اینکه آیا اقوام آریایی تقویم شمسی (فصلی) را از بابلیها فراگرفتند خود یک فرضیه‌ی ثابت نشدنی است. עם זאת, יש לציין ששבטים אפילו איראניים / הארי Khwarazmis אחר וSogdians גם לוחות השנה שמש משתמשת בהם. גם להיות בטוח כי יש לו את הדת הזורואסטרית טקסים משלה עם חגיגות דתיות והחגיגה של חגים מסוימים כדי לחגוג את החגים ויש לי. در متون دوران اسلامی، به اهمیت این جشن در آیین زردشت بارها اشاره مستقیم شده است.

ولی مهمتر از همه، تمامی عناصر این جشن نوروز اقوام ایرانی(הארי) با اسطوره و اندیشه و مذهب آریایی(איראן) آمیخته است. לדוגמה:

یک)

محمد بن جریر طبری نوروز را سر آغاز دادگری جمشید دانسته :

«جمشید علما را فرمود که آن روز که من بـنـشـسـتم به مظالم، شما نزد می باشید تا هر چه در او داد و عدل باشد بنمایـیـد، تا من آن کنم. و آن روز که به مظالم نشـسـت روز هرمز بود از ماه فروردین. پس آن روز رسم کردند»

دو) در شاهنامه فردوسی آن را به جشمید نسبت میدهند (هیچ نام و نشانی از ترکان و جشین به نام نوروز در میان ترکان در دوران شاهنامه وجود ندارد):

جهان انجمن شد بر تخت اوی از آن بر شده فره بخت اوی

به جمشید بر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند

سر سال نو هرمز فرودین بر آسوده از رنج تن، دل ز کین

به نوروز نو شاه گیتی فروز بر آن تخت بنشست فیروزروز

بزرگان به شادی بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند

سه)

ابوریحان بیرونی ، پرواز کردن جمشید را آغاز جشن نوروز می داند: «چون جمشید برای خود گردونه بساخت ؛ در این روز بر آن سوار شد ، و جن و شیاطین او را در هوا حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم برای دیدن این امر به شگفت شدند پس این روز را عید گرفته و برای یادبود آن روز تاب می نشینند و تاب می خورند.»

همچنین در کتاب التفهیم خود ابوریحان بیرونی در بخش جشن پارسیان (רכזת) میگوید:

«نخستين روز است از فروردين ماه و از اين جهت، روز نو نام كرده‌اند؛ زيرا كه پيشاني سال نو است و آن چه از پس اوست از اين پنج روز [= پنج روز اول فروردين] همه جشن‌هاست. و ششم فروردين ماه را «نوروز بزرگ» دارند؛ زيرا كه خسروان بدان پنج روز حق‌هاي حشم و گروهان و بزرگان بگزاردندي و حاجت‌ها روا كردني، آن گاه بدين روز ششم خلوت كردندي خاصگان را. و اعتقاد پارسيان اندر نوروز نخستين آن است كه اول روزي است از زمانه و بدو، فلك آغازيد گشت.»

و باز او در کتاب آثار الباقیه می‌گوید:

".. בימים של הזורואסטרים זורואסטר לומר שהצליח פזמון Khdavdnd וקאי Brhva עלו ביום זה וביום זה של שמחה ושל כוכב הלכת שבו הגה איראנים(Corp) این روز را روز امید نام نهند…»

در واقع تمامی عناصر فرهنگی و اسطوره‌ی آریایی این جشن به خوبی در کتاب آثار الباقیه و همچنین التفهیم شرح داده شده است.

چهار)

سه) گردیزی (یکصدسال پس از فردوسی) میگوید:

جمشید جشن نوروز را به شکرانهً این که خداوند ” گرما و سرما و بیماری و مرگ را از مردمان گرفت و سیصد سال بر این جمله بود

باز گردیزی میگوید:

«مهرگان بزرگ باشد، و بعضی از مغان چنین گویند: Byvrasp נצחון על יום F-ROM Bvdst אוקטובר, והאמגושים הזורואסטרית נביא שאמר שהוא גדל בימים אלה, ויום חדש ".

ברור שהחיצוני ומ 'טברי וFerdowsi ולא היה נפוצה בתורכי באזרבייג'אן Anvtvly (بنابراین گروه‌هایی که به این زبان‌ها سخن میگفتند هنوز وجود نداشتند یعنی ما ترکزبان آذربایجانی (زیرا آذربایجانیان زبانشان در آن دوران یک زبان پارسی بود) یا ترک آنوتولی نداشتیم) و نه حتی یک سند وجود دارد که از ترویج جشنی به نامنوروزدر میان اتراک سخن رانده باشد. در مقابل این همه اسناد که جشن نوروز را ایرانی و ویژه ایرانیان میدانند، هیچ سندی وجود ندارد که جشنی به نامنوروز” או “مهرگانمیان ترکان رواج داشته است و بنابراین گرو‌های ترکان (למרות שהיום רוב הטורקים שחיים בטורקיה לחגוג את זה Nmygrnd ורק בעשורים האחרונים, שהממשלה הטורקית רוצה לקדם את הפסטיבל בין הטורקים של טורקיה) این جشن را از ایرانیان برگرفتند. برخی از پان‌ترکیستها نیز سعی میکنند افسانه‌ای به نامارگنه‌گونرا به جشنی به نامنوروزپیوند دهند در حالیکه کتابهایی که چنین نامیارگنه‌گونرا آورده است نامی از جشنی به نامنوروزنیاورده است. همچنین برخی از گروه‌های پان‌ترکیستی سعی میکنند که بجای واژه‌ی جشن(یک واژه‌ی ایرانی که در لغتنامه‌ی معین و دهخدا ریشه‌شناسی نیز شده است) یا عید نامبایرامرا بکار ببرند در حالیکه خود لغت بایرام هم ترکی نباشد بلکه در اصل سغدی است که به زبان ترکی ره‌یافته است.

http://www.azargoshnasp.net/languages/rootwords/sehwajeh/sehwajeh1.htm

در نهایت باز تأکید می‌شود که تمامی عناصر نوروز (اسطوره و اندیشه‌های مذهبی و غیره) و خود نام نوروز ایرانی(הארי) هستند. اینکه ایرانیان تقویم شمسی را بابلیها اقتباس کردند هرچند فرضیه قابل ثباتی نیست(با وجود تقویم شمسی میان آریاییان خوارزم و سغد و اقوام سانکسرکیت و تقویم زردشتی که در شرق ایران وجود آمده است) ولی بابلیها جشنی به نامنوروزنداشتند هرچند آنها به شیوه‌ی خود اول بهار را جشن میگرفتند اما جشن گرفتن اول بهار الزاما ربطی به جشن نوروز ندارد زیرا منظور ما از نوروز در دوران آغازین اسلامی و ساسانی همان جشنی است که برپایه سنت‌ها و اسطوره‌های آریایی و زردشتی برگزار میشد که پس از اسلام این اندیشه‌ها در قالب دین اسلام نیز تفسیر شدند. همچنین این نکته نیز مهم است که گفته شود تقویم کهن ترکان/مغولان (که قدمتش اندازه تقویم ایرانیان نیست) نیز از چینیان برگرفته شده است زیرا این گروه‌ها تقویم مستقلی نداشتند. چنانکه احادیث منسوب به بزرگان اسلام همگی این جشن را جشن ایرانیان میدانند ولی روزهای مهم اسلامی را نیز برخی از این احادیث مطابق با این جشن میدانند. در دوران اسلامی تمامی کتابهای معتبر و مشهور (مانند بیرونی و طبری و گردیزی..) این جشن را متخصص به ایرانیان(ארים) לא מכיר את שם ולא לחגוג את השנה של הטורקים והטורקים וחוץ Nvtvly תורכי, מ 'ובעיקר קווקזי ואתני אזרי והטורקמנים Avzbk לא נוצרו באזורים אלה היו. اما همه‌ی اسناد سراسر و یک‌سره به اسطوره‌های ایرانیان(ארים) در رابطه با نوروش اشاره مستقیم میکنند و آن را یک جشن ایرانی میدانند. خوانندگان علاقه‌مند به ریشه‌ی جشن ایرانی نوروز میتوانند به مدخل دانشنامه‌ی ایرانیکا نیز بنگردند:

http://www.iranica.com/articles/nowruz-index

 

منابع:

التفهیم لاوائل صناعة التنجیم، ویرایش استاد جلال همایی،

היסטוריה של טבריה

الآثار الباقیه، ترجمۀ فارسی دانا سرشت،

شاهنامه فردوسی، چاپ مسکو

 

בקשר הזה:

ערב ראש השנה ושקרים פאן טורקים

یک پاسخ به מורשת וPantrkystha

  • فربد says:

    میگن چیزی که ته نداره حماقت است که ان هم پانترکان به آخرش رسیده اند!!!!!!! متاسفانه چیزی که خطرناک است همین حماقت است که نیروی است عظیم و پر قدرت اما کور که اگر مهار نشود ممکن است ویرانگر باشد…مگر حماقت یک قوم یا دسته در طول تاریخ باعث نابودی خیلی از تمدن های پیشرفته نشد مگر حماقت باعث قتل عام میلیونها نفر در تاریخ نشد .مگر تمدن توسط یک قوم وحشی از بین نرفته…پس مراقب پانترکان باشیم تا حماقتشان بر شعله های تعصب نفت نریزد و باعث خون و خونریزی نشود ..تنها حربه آنها دروغ و تحریف و انکار و شستشوی مغزی است که با حس حقارت مخاطبانشان توام می کنند تا اسب خود را بر جهل و تعصب و حقارت و عقده آنها برانندمنفعل بودن و آگاهی درست ندادن در دراز مدت موضع انها را قوی خواهد کرد.