مفهوم واژگان “پارس/پارسی” و توهین پان‌ترکیستها

نشانی مقاله

یکی از پان‌ترکیستها ادعا میکند که واژه “PARS” از پارس کردن سگان برگرفته شده است!

این حرف این مانند آنست که ما بگوییم واژه اغوز از دغوز (خوک به معنی ترکی) برگرفته باشد. به پندار آنها این نوع توهین‌ها مردمان ایران را می‌آزارد در حالیکه تنها نادانی پان‌ترکیستها از تاریخ و زبان‌شناسی را به نمایش میگذارد.

Jan Tavernier, “Iranica in the Achamenid Period (c.a. 550-330 M.Ö.); lexicon of old Iranian proper names and loanwords, attested in non-Iranian texts. Volume 158 of Orientalia Lovaniensia Analecta. Peeters Publisher, 2007. Pg 28:

{It should not be amazing that several proposals concerning the etymology of Parsa have been put forward. In Hoffman’s eye (1940: 142) the name is related to Old Indian Parsu-, the name of warrior tribe. Eilers (1954: 188: also Harmatta 1971c: 221-222) he uses Assyrian Parsua to prove Parsa — evolved from *Parsva-. Again Eilers (1987:49) finds another Old Indian word to explain Parsa. This time it is “Parsu”-, “rib, sickle”. More recently Skalmowski (1995:311) pointed out that Pars(u)a is the equivalent of Old Indian parsva, “the region of the ribs, immediate neighborhood”}

Diakonoff, I.M. (1985), “Media I: The Medes and their Neighbours”, in Gershevitch, Ilya, Cambridge History of Iran, 2, Cambridge University Press, pg 62:

E'ye göre. Grantovsky, the meaning of the term is “side”, “rib” and as an etymology, “those with strong ribs”.

And the eminent Iranologist George Morgenstriene has shown that Parsa, Pahlu, Pashtu, Parthia and etc. are all cognates of the same word.

See: Morgenstriene, George 1973: ‘Pashto’, ‘Pathan’ and the treatment of R + sibilant in Pashto,in: Indo-Dardica, Wiesbaden: Reichert, 168–174.

در کل دانشمندان واژگان پارس، پارث، پهلو، پشتو و پارسا را از یک ریشه میدانند. لغت پارسی بنابراین به معنی پهلو یا دنده است و دیاکونوف و هنینگ پارسی را به معنی “کسانی که پهلو قوی یا دنده‌ی قوی دارند” میدانند.

برخی از دانشمندان نیز آن را از نام خنجر پارسیان خواندند که شباهت به دنده دارد ولی آرای دانشمندان امروزی همان است که پارس، پارث، پهلو،پهلوی،پارسا از یک ریشه هستند.

در زیر پارسا، لغتنامه دهخدا نیز نوشته است.

فرهنگ رشیدی، یکی از فرهنگهای متعبر که چهارصد سال پیش نوشته شده است زیر لغت پارسا مینویسد:

پرهیزگار و به معنی پارسی نیز گفته اند، و بعضی گفته اند: پارسا مرکب است از پارس که لغتی است در پاس به معنی حفظ و نگهبانی و از الف که چون لاحق کلمه شود افا ده معنی فاعلیت کند، و معنی ترکیبی حافظ و نگهبان چه پارسا پاسدار نفش خود باشد .(فرهنگ رشیدی نیمه نخست)

در زبانهای ایرانی هنوز پاس را بکار میبرند.

در رابطه با لغت پارس (آوای سگ) که بی‌ربط به قوم پارس است شاید بتوان نظر داد که آن نیز از پاس و پاسداری برگرفته شده است. ولی شهربراز گرامی نیز در پاسخ به همه ترک‌انگاران مینویسند:

یکی از معناهای پارس نیز در زبان پارسی به معنای بانگ سگ است. اما این معنا هیچ ربط ریشه‌شناختی با نام قوم ایرانی «پارس» ندارد. مانند واژه‌ی شیر (نوشیدنی) و شیر (جانور) یا سیر (گیاه) و سیر (برابر گرسنه). یا شاید مانند شباهت واژه‌ی ماست در زبان پارسی با واژه‌ی must در زبان انگلیسی!

دکتر محمد حیدری ملایری، اخترشناس و اخترفیزیکدان ایرانی، لطف کرد و اطلاعات ریشه‌شناسی مربوط به «پارس» (به معنای بانگ سگ) را برایم فرستاده است که در اینجا منتشر می‌کنم:
پارس به معنای «بانگ سگ» از ریشه‌ی پوروا-هند-و-اروپایی -bhel* می‌آید به معنای غریدن یا بانگ زدن و صدا درآوردن. دیسه‌های دیگر چنین اند: سانسکریت: -bhas به معنای پارس کردن، لیتوانی: balsas به معنای صدا، بالاژرمنیک کهن: belja به معنای غریدن، در انگلیسی نیز فعل‌های bell (غریدن) و bellow (بانگ و صدای جانوران) و belch (آروغ زدن) از همین ریشه هستند. جالب آن که در زبان تبری (Tan) بلوسَن یا بلوستن (balossan / balostan) به معنای پارس کردن است. (پوروا-هند-و-اروپایی: PIE=Proto-Indo-European. پوروا (purva) واژه‌ای است از زبان پارسی کهن به معنای: شکل نخستین)

هم چنین واژه‌های دیگر پارسی برای بانگ سگ عبارتند از لاییدن و لوکه (هر دو در دهخدا)، گیلکی: لاب، تبری: لوئه، لوئسن (loessen). اطلاعات ریشه‌شناختی این واژه نیز چنین است:
لیتوانی: loju (پارس کردن)، ارمنی: lam (موییدن، گریه کردن)، آلبانیایی: leh (پارس کردن)، لاتین: latro, latrare (پارس کردن)، یونانی: hulao (پارس کردن)، سانسکریت: -rai و rayati (پارس می‌کند)، ریشه‌ی پوروا-هند-و-اروپایی: -layo* (پارس کردن).

بنابراین این دو واژه در دو ریشه‌ی متفاوت هستند. در کل باید به این نکته نیز اشاره کرد که سگ در ایران باستان حیوان والایی بوده است ولی عوعوی سگ هیچ نوع ریشه و رابطه با لغت پارسی ندارد همانطور که شیر جانور با شیر آب از دو ریشه متفاوت میباشند.

15 Cevaplamak مفهوم واژگان “پارس/پارسی” و توهین پان‌ترکیستها

  • A says:

    Farsça dilinin asıl adı Farsçadır fakat Farsçanın Arap kökenli olmadığını ve aslında Farsçanın Arapların bir lehçesi olmadığını kanıtlamak için F'yi P'ye çevirmek gerekir ama herkes bilir ki `'ı Farsçadır. Farsça Arapçadır, bunu kendiniz yapabilirsiniz. 60 درصد را در بیاورید کافی است برید در لغت تامه ها و کلمات عربی را که با حرف ع مشخص شده اند را برای حداقل 20 صفحه بشمرید و در صد بگیرید

    • admin says:

      Durumda داد و ستد واژگان پارسی و تازی پیشتر یک مقاله در همین تارنگار ارایه شده و مطالب بیشتری هم در سایت موجود است

      اما فرض می کنیم که شما و هم فکرانتان درست بگویید که نمی گویید و شصت درصد واژگان فارسی از تازی گرفته شده باشد, بیش از هشتاد درصد واژگان زبان انگلیسی از زبانهای دیگر گرفته شده که در حدود شصت درصد آن ریشه یونانی و یا لاتینی دارد
      http://dictionary1.classic.reference.com/help/faq/language/t16.html

      بخش اعظم لغات ژاپنی از چینی گرفته شده و همینطور است در مورد زبانهای دیگر

      http://www.reference.com/browse/Gairaigo

      اما هیچ آدم عاقلی ادعا نمی کند که زبان انگلیسی لهجه ای از لاتینی است! یا زبان ژاپنی یک زبان نیست و لهجه ی زبان چینی است! به طور کلی داد و ستد واژگان موجودیت زبان را معلوم نمی کنند که اگر معلوم می کردند آنوقت زبان ترکی (استانبولی)لهجه ای از زبان فارسی بود و نه فارسی گویشی ازعربی

      http://azargoshnasp.net/recent_history/pan_turkist_philosophy/turkish_lang_reform.htm

    • A says:

      Fars diyor ki pars kelimesi(فارس) Köpek havlayarak, bu durumda kelime (اغوز) Dedqorqud'un değerli kitabında geçen Türkler kabilesinin adı. (Dağlık) Ama bu iki kelimeyi iki harfle not edin. (OBO- (D) ) باهم تفاوت دارند حتی هم خانواده هم نیستند چون کلمات هم خانواده از اول کلمه به هم شبیحند نه از اخر و کلماتی که از اخر به هم شبیح باشند کلمات هم قافیه هستند نه هم خانواده اما حالا شما به دو جمله زیر توجه کنید

      O bir Tahran Pars' tır. (فارس)Peki, ben de seni

      Köpek havlıyor.

      Yukarıdaki iki cümlede Pars kelimesi, telaffuzlarının bile farklı olduğu, iki farklı anlama sahip olmanın nasıl mümkün olduğu, elbette Farsça gibi zayıf bir dilde, Shabih'e benzeyen ancak farklı anlamlara sahip kelimeler olduğu şekilde tekrarlanır. (Su Vanası- Emzirme – Süt) Ama pars kelimesi bundan farklıdır, çünkü ilk olarak, bu kelimeler cümlede anlamlarını bulurlar, ama cümle içinde söylediğimde, ( زبان پارسی ) Dikkatli bakarsan, ciddidir. (Köpek Havlama Dili ) İkincisi, Pars, bu dilin ve pars köpeğinin ortaya çıktığı sırada tıbba da kelime olan dilin adıdır, bu yüzden neden bu iki kelime bir arada olsun, belki de o zamanlar Persler bugünkü gibi birçok ulusu öldürdüler ve onlara pars'ın köpek pars anlamına geldiğini söylediler, dünyanın başka bir noktasında aynı dilde iki dil bildiğiniz bir dil. Görünüşe göre Farslar Pars ismini saklamak için bir vadiye gelmişler. (P )Şuraya getir: (F) Döndüler, ama bunu gizleyemediklerini görebilirsiniz ve şimdi dillerinin Farsça dilinde iki adı var. (Farsça & Farsça)

  • A says:

    مینویسند

    چرا در ایران مثل همه جای دنیا هر کس به زبان مادری خودش نمی نویسه دلیلش تنها اینه که زبان فارسی بسیار ضعیفه شاید ایت اله خمینی هم این موضوع را میدونسته و برای حفظ ان فارسی(عربی) را زبان ملی ایران اعلام کرده و اگه همه ایران با این زبان نمی نوشتند و زبان همه مدارس ایران نمیشد فارسی(لحجه فارسی عربی) از بین میرفت حتی حالا هم که همه با این زبان می نویسند متاسفانه باز هم در معرض نابودیه و قبلا هم سابقه داشته که در استانه نابودی قرار بگیره که یکی از شعرا زحمت کشیده با نوشتن یک کتاب نجاتش داده که اگه این کار را نمیکرد الان فارسی( لحجه فارسی عربی )رو نداشتیم در حالی که برای زبان های دیگه این اتفاق هیچ وقت نافتاده! اگه برای فارسی(عربی) هم افتاده دلیلش اینه که لحجه هست نه زبان! تازه بعد از انقلاب برای نگه داشتن فارسی(عربی) فقط به همه گیر کردن فارسی(عربی) قناعت نکردن و اومدن بیشتر نامهای زبان های دیگر را هم به فارسی (عربی) تغییر دادند مثلا نام های زبان ترکی از رود ارس گرفته که قبلا( A) بوده تا اسم شهرها مثل شهرهای (Miyanduab/shahindezh/hükümet/ajansı/Springs/bukan Siyahrud) Eskiden( قوشاچای/سائین قلعه/ تکان تپه/ سویوخ بلاخ/قرا گوزه/ساری داش) بوده اند اسم برخی کوه ها مثل( کوه سیاه )Eskiden( قرا داغ ) بوده که البته اشتباه هم ترجمه شده قرا در ترکی هم به معنی سیاه هست هم به معنی بزرگ که چون مترجمشون بی سواد بوده سیاه ترجمه کرده (اما اینها تنها اسم هایی نیستند که به فارسی تغییر کردند خیلی اسم های دیگر هم هست که در اینجا مجال به توضیح نیست) اما دلیل این که امدن اسم های ترکی و یا زبان های دیگر ایران را به فارس تغییر داده اند این است که چون فارسی یک زبان ساخته گی است و پیشینه تاریخیش برمیگرده به عرب ها با این کار میخواهند به زور یک پیشینه تاریخی قلابی هم براش بسازند. ان هم با فارسی(عربی) کردن نام های زبان های دیگر ایران

    • admin says:

      «لهجه» را آنطور نمی نویسند که شما نوشتی و نیازی هم نیست که با یک آی پی و با چند نام مختلف پیام گذاشته شود
      پیشتر در کامنت قبلی پاسخ شما را دادم

      البته همانطور که در ستون کناری صفحه نوشته شده تارنگار آذرگشنسپ توسط گردانندگان سایت بروزرسانی می شود و نه نویسندگان مقالات ازاینرو حق پاسخدهی در هر مورد برای نویسندگان مقالات محفوظ است

      • A says:

        اقای عزیز من اگه بخوام با چند نام کامت بزارم توانایی تغییر ای پی را با هزاران برانه که برای این کار ساخته شده دارم حتی فیلتر شکن ها هم میتوانند این کار را انجام دهند من فقط با یک نام ان هم اراز کامت گذاشته ام هیچ نیازی هم ندارم با نام دیگر غیر از اراز این کار را کنم چرا شما ها غادت کرده اید وقتی حرفی برای گفتن ندارید تهمت بزنید

  • HDGHV says:

    . İngilizce'deki Türk kökenli birkaç bin kelime mevcuttur üzerinde tekrarlanan kelimeler vardır 600 Kelime günlük kelimelerin bir parçasıdır, örneğin: آقا، خانم، بابا، ماما، آبجی، داداش، دایی، بی بی، آتش، بشقاب، قابلمه، دولمه، سنجاق، اتاق، من، تخم، باتلاق، اجاق، آچار، آرزو، دگمه، تشک، فشنگ، توپ، قاچاق، گمرک، اتو، آذوقه، اردو، سوغات، اوستا، الک، النگو، آماج، ایل، بیزار، تپه، چکش، چماق، اردک، چوپان، چنگال، چپاول، چادر، باجه، بشکه، بقچه، چروک، اغوز،الاچیق ،باقلوا،بد قلق،بلدرچین،بلغور،بلوک،پاتوق،پلو،تبق،تفنگ ،تلمبه،توتون،چاپ،چاقو،چاق،چکمه ،ساجمه،سرمه،سورتمه ،شلوق ،قوچ،قارچ،قاطی،قالی،قدغن،قراول،قزل الا،قشلاق،قلچماق،قلدر،قِلِق،قنداق،قو ،قورباغه،قوشی ،قوطی،قیچی،قیماق،کشیک چی،کمک،کوک،گلنگدن،یواش،ییلاقی،یونجه،و ……..)

  • ATILLA says:

    سلام،کلمه اوغوز معنیش مشخص است واما پارس هم مشخص است،کلمه پارس را تغییر نداده معنی کن،که البته پارس که صورت قدیمی آن بارس می باشد به معنی پلنگ هم آمده است واین از عادت پادشان در عهد قدیم بوده که برای ایجاد خوف خودرا ملقب به اسامی حیوانات می کرده اند مثلا ممکن است کوروش وهخامنشیان برای ترساندن ساکنین قدیم ایران از این عنوان برای خودش استفاده کرده باشند.ولی هرچی است متاسفانه معنی بدی دارد واز نظر ایرانیان کلمه ای منفور است داریوش در کتیبه خود شورشیان را آریکا می نامد که همان بومیان ایرانی است وخد را هم پارس می داند. کلمه پارس نام قومی بوده که وارد ایران شده اند که متاسفانه حالا به خودمان اطلاق می شود.بالاخره جا افتاده است.که تطهیر آن فارسی می باشد.

  • Cyrus The Great says:

    عزیز همه ی زبان ها این قدر که کلمه گرفتن اونقد هم کلمه دادن داخل
    همه ی زبان های دنیا اینطوری هست مثل انگلیسی به بهشت میگن پارادایس
    این یه کلمه ی فارسی هست که همون پردیس هست و خیلی های دیگه

    موفق باشید

    پاینده ایران زمین و مردم عزیزش

  • A says:

    Pars kelimesinin Türk barsesinden türetildiği iddiası kaplan anlamına gelir ve bazı web günlüklerinde iki büyük şekle sahip olduğu söylenir.
    Birincisi, bir dil başka bir dilden, örneğin Türkçe'den, örneğin Farsça'dan sonra alınabilir, çünkü aksi takdirde Farsça zaten Dashteh adını vermiştir ve kimse bir daha isim vermemektedir, Persler ise Türklerden önce İran'ın tamamının Fars olduğunu ve Türklerin daha sonra İran'a geldiğini ve bu açıklama ile Azarbayjan'ın dilini değiştirdiğini iddia ederken, sahibinin oldukça açıktır. İran'ın önseçimleri Türkler oldu
    İkincisi, Eğer Farsça kelime Kaplan anlamına gelen Türkçe barceden alınmışsa, neden bunun yerine Farsça kelimeyi kullanmıyor, yani neden arpa yerine aynı kaplanı kullanmıyoruz.
    Bu aynı zamanda köpeğin havladığını söylemektir, havlamamak, bunların her biri köpeğe ses vermenin özel bir modudur, örneğin, saldırmaya hazır ve saldırmak isteyen köpeği ses verme durumudur ve nefretle, havlamayla havlama derler, ancak köpeğin ses verme durumuna ağlamak, saldırmaya niyeti olmadığını söyler ve sadece ses çıkarır ve durar ve aksine, sesin ilk durumu. Bu nefret değil, görüyorsunuz, onlar farklı ve sen eşit olamazsın.

  • مینا says:

    سر و کله زدن با پان ترکها میخ آهنین در سنگ کوبیدن است زیرا آنها که اینگونه با زبان میهنشان دشمنی میکنند شهروندان معمولی نیستند.مزدوران جیره خوارند با هدف تکه تکه کردن این مرز و بوم

  • Maziar says:

    از آنجائي كه ايرانيان باستان بر حيوانات اهميت فروان قائل بودند(مخصوصا” اسب) و حتي ميدانيم نامهاي باستاني ايرانيان گاهي از حيوانات برداشته ميشده مثلااسپاكو ( يعني سگ ماده ) نام زنيست مادي كه كورش هخامنشي را بزرگ كرد و مادرخانده او بود،حتي اگر اين امكان باشد كه او اوي سگ را پارس كردن يا سخن گفتن او بدانند هيچ جاي مشكل نيست.كما اينكه بر اساس بعضي افسانه ها كورش توسط يك سگ پرورش يافت همانطوركه زال را سيمرغ بزرگ كرد.ولي متاسفانه اينكه پارس را با پارس كردن سگ يكي بدانيم احمقانست آواها طي هزاران سال تغيير كرده و امروز واژگاني با معاني متفاوت ولي آواهاي همسان بوجود آمده از اين رو بايد روند تغيير آوائي را جستجو كرد زبان ايراني كه به پارسي شناخته شده هزاران لهجه داشته و از آن هزار لهجه باستاني هزاران لهجه كنوني پديد آمده و در دوران پادشاهي هاي مختلف لهجه اقوام شاه بر لهجه ديگران تاثير ميگذاشته كه امروز ما دشت پارتي(göz yaşları) el ile aynı anlamı veren, sadece ilk düz yani ilk eli tutma durumunda kullanırız ve Batı İran şivesiyle el deriz, anne sütünü süt olarak telaffuz ederiz, tıpkı yırtıcı aslan dediğimiz gibi, bu süt bu süt mü? Bazı insanlardan daha aptal (پارس سگ)كه از همان ريشه سنسكريت پورا هم ميتوان ريشه آن را پيدا كرد را كه به لهجه فعلي پارس شده با پارس قوميت من يكي كنند كما اينكه سگ بر آنان شرف دارد كه اي كاش من سگ باشم تا خر گرگ صفت،بگذريم كه خود پارس در لهجه هاي مختلغ از پروس آلماني تا پرس و پارث ، پارس فعلي هزاران گونه چرخش كرده.
    در زبان تركي پارس به نوعي پلنگ كوچك گفته ميشود شايد اين هم با قوم من ربطي دارد؟
    دوستي از درصد واژگان عربي در فارسي گفت كه بيسوادي او خود آشكار است 80% Arapça olduğunu düşündüğünüz ve Farsçaya gelen, kendileri Farsça olan, Arapçaya gidip Arapça bir yüzle Farsçaya dönen kelimelerin aynısı, Farsça Pegah olan Sabah veya Kariz olan Khaleej veya buna benzer binlerce kelime. Türkçe ve sayısız Farsça kelime ve Arapça var ve her dilin gücü ve güzelliği için diğer dillerden ödünç alabilirsiniz ve bu kötü bir şey değil.
    البته تركان با ريشه ايراني با توركهاي بي ريشه عثماني كه شما از تخم و تركه آنها هستيد فرق داشتند كه شاه عباس و شاه اسماعيل خران گرگ صفت عثماني را برجايشان نشاند و شير و خورشيد ايراني را بر درفش ايراني خود نگاه داشت كه او ترك پارسي بود كه پارس يعني ايراني
    Değerli Panterek Osmani dostları, eğer kurt eşeği ile ilişkinizi çözmek istiyorsanız ve İranlılara köpek sesi diyorsanız, kibirinizi ispat etmiş oluyorsunuz ve millete hakaret ederek aşağılık kompleksinizi unutmak istiyorsunuz. kökleri yok ederek kendinize eski ağaçların köklerini yapamazsınız.

  • A. says:

    من در انگلستان زندگی می کنم یادم هست وقتی اومدم اینجا دنبال کار که رفتم بچه های ترک از ترکیه بهم می گفتند برای هر کی کار کردی برای ترکا کار نکن می گفتم چرا می گفتند خیلی rude هستند یعنی پر رو ولی من نمی خواهم بدیها و شکستها رو ندیدبگرم ولی جوانان ترکی حسرت ایران ضعیف حالا رو می خورند حتی به خودرو سازی فشل ما هم قبطه می خورند اما این ترکهای ایران متأسفانه عده قلیلی جیره خور و عقده ای که مقصر کمی ما فارسها هستیم که نبوغ و استعداد ایرانیها در هر جائی که آزاد بوده ایم و شکوفا شده را به فارسها وصل می کنیم و حتی آدمهای موفق نیز اگر ترک باشند پنهان می کنند در سطح بین المللی ایرانیان آدمهای کاملاً تحصیلکرده well educated و موفق هستند ولی متأسفانه ترکها کلاً کارهای یدی می کنن و فکر هم نمی کنند و حتی ترکهای ایران نیز با تغییر لحجه به خاطر شهرت بد ترکها خودشونو فارس و ایرانی اصیل می نامند که هستند فقط همینو بگم اگر هیتلر وقت پیدا می کرد بعد از یهودیا دنبال ترکها می کرد من نمی دونم چرا ترکهای ایران نمیرن ترکیه آذری های عزیز رو هم بی آبرو نکنن تازه ما می تونیم تا کار و بارشون اونجا جا می افته زنا و دختراشونو مواظبت کنیم. من با هیچ چیز دولت ایران موافق نیستم ولی برا این نفوذیهای کرد و ترک حاضرم با اینا کنار بیام شایدم اینا این موضوع رو خوب فهمیدن ایناره مثل شکار تو دست شیر گرسنه باهاشون بازی می کنند.

  • A. says:

    راستی یه چیزه دیگه ایرانیان موفق دنیا تو ناسا و همین مالک ebay و مدیران ایرانی موفق google apple و هرجائی خیلی زیاده تو هر ضمینه ای صنعت هنر کلیه علوم و جالب همشون با زبان فارسی کاملاً میگن ایرانی هستیم دیدید یکیشون ترکی بگه از ترکا کسی با هوش و استعداد تو دنیا معروف هست اگر هم هست جرأت داره بگه ترک چندتاشون و سراغ دارید اگر داشتید دنبال مولوی دزدی نمی رفتید اگر زبان فارسی ضعیفه چرا شاعر فارسیو می پرستید و مدزدید و جالبه شعراشم نمی تونید بخونید می بینید از قدیم تو دس و مشق ضعیف بودید به جا اینکارا یه خورده مطالعه کنید