مفهوم واژگانپارس/پارسیو توهین پان‌ترکیستها

Artikeladresse

یکی از پان‌ترکیستها ادعا میکند که واژه “Pars” Es entsteht aus dem Bellen von Hunden!

Es ist wie die Worte, die wir das Wort Kolostrum von Dghvz sagen (Türkisch Schwein Mittel) abgeleitet. به پندار آنها این نوع توهین‌ها مردمان ایران را می‌آزارد در حالیکه تنها نادانی پان‌ترکیستها از تاریخ و زبان‌شناسی را به نمایش میگذارد.

Jan Tavernier, “Iranica in the Achamenid Period (c.a. 550-330 B.C.); lexicon of old Iranian proper names and loanwords, attested in non-Iranian texts. Volume 158 of Orientalia Lovaniensia Analecta. Peeters Publisher, 2007. S 28:

{It should not be amazing that several proposals concerning the etymology of Parsa have been put forward. In Hoffman’s eye (1940: 142) the name is related to Old Indian Parsu-, the name of warrior tribe. Eilers (1954: 188: also Harmatta 1971c: 221-222) he uses Assyrian Parsua to prove Parsaevolved from *Parsva-. Again Eilers (1987:49) finds another Old Indian word to explain Parsa. This time it is “Parsu”-, “rib, sickle”. More recently Skalmowski (1995:311) pointed out that Pars(u)a is the equivalent of Old Indian parsva, “the region of the ribs, immediate neighborhood”}

Diakonoff, I.M. (1985), “Media I: The Medes and their Neighbours”, in Gershevitch, Ilya, Cambridge History of Iran, 2, Cambridge University Press, PG 62:

Nach E. Grantovsky, the meaning of the term is “side”, “rib” and as an etymology, “those with strong ribs”.

And the eminent Iranologist George Morgenstriene has shown that Parsa, Pahlu, Pashtu, Parthia and etc. are all cognates of the same word.

See: Morgenstriene, George 1973: ‘Pashto’, ‘Pathan’ and the treatment of R + sibilant in Pashto,in: Indo-Dardica, Wiesbaden: Reichert, 168–174.

در کل دانشمندان واژگان پارس، پارث، پهلو، پشتو و پارسا را از یک ریشه میدانند. لغت پارسی بنابراین به معنی پهلو یا دنده است و دیاکونوف و هنینگ پارسی را به معنیکسانی که پهلو قوی یا دنده‌ی قوی دارند” Sie wissen.

Einige Wissenschaftler nennen es der Name der persischen Dolch, der ein Zahnrad ähnelt, aber modernen Gelehrten ist, dass Stimmen von Pars, Pars, Flanke, Flanke, eine Wurzel Parsa.

در زیر پارسا، لغتنامه دهخدا نیز نوشته است.

فرهنگ رشیدی، یکی از فرهنگهای متعبر که چهارصد سال پیش نوشته شده است زیر لغت پارسا مینویسد:

پرهیزگار و به معنی پارسی نیز گفته اند، و بعضی گفته اند: پارسا مرکب است از پارس که لغتی است در پاس به معنی حفظ و نگهبانی و از الف که چون لاحق کلمه شود افا ده معنی فاعلیت کند، و معنی ترکیبی حافظ و نگهبان چه پارسا پاسدار نفش خود باشد .(فرهنگ رشیدی نیمه نخست)

در زبانهای ایرانی هنوز پاس را بکار میبرند.

در رابطه با لغت پارس (آوای سگ) که بی‌ربط به قوم پارس است شاید بتوان نظر داد که آن نیز از پاس و پاسداری برگرفته شده است. ولی شهربراز گرامی نیز در پاسخ به همه ترک‌انگاران مینویسند:

یکی از معناهای پارس نیز در زبان پارسی به معنای بانگ سگ است. اما این معنا هیچ ربط ریشه‌شناختی با نام قوم ایرانی «پارس» ندارد. مانند واژه‌ی شیر (نوشیدنی) و شیر (جانور) یا سیر (گیاه) و سیر (برابر گرسنه). یا شاید مانند شباهت واژه‌ی ماست در زبان پارسی با واژه‌ی must در زبان انگلیسی!

دکتر محمد حیدری ملایری، اخترشناس و اخترفیزیکدان ایرانی، لطف کرد و اطلاعات ریشه‌شناسی مربوط به «پارس» (به معنای بانگ سگ) را برایم فرستاده است که در اینجا منتشر می‌کنم:
پارس به معنای «بانگ سگ» از ریشه‌ی پوروا-هند-و-اروپایی -bhel* می‌آید به معنای غریدن یا بانگ زدن و صدا درآوردن. دیسه‌های دیگر چنین اند: سانسکریت: -bhas به معنای پارس کردن، لیتوانی: balsas به معنای صدا، بالاژرمنیک کهن: belja به معنای غریدن، در انگلیسی نیز فعل‌های bell (غریدن) و bellow (بانگ و صدای جانوران) و belch (آروغ زدن) از همین ریشه هستند. جالب آن که در زبان تبری (Tabari) بلوسَن یا بلوستن (balossan / balostan) به معنای پارس کردن است. (پوروا-هند-و-اروپایی: PIE=Proto-Indo-European. پوروا (purva) واژه‌ای است از زبان پارسی کهن به معنای: شکل نخستین)

هم چنین واژه‌های دیگر پارسی برای بانگ سگ عبارتند از لاییدن و لوکه (هر دو در دهخدا)، گیلکی: لاب، تبری: لوئه، لوئسن (loessen). اطلاعات ریشه‌شناختی این واژه نیز چنین است:
لیتوانی: loju (پارس کردن)، ارمنی: lam (موییدن، گریه کردن)، آلبانیایی: leh (پارس کردن)، لاتین: latro, latrare (پارس کردن)، یونانی: hulao (پارس کردن)، سانسکریت: -rai و rayati (پارس می‌کند)، ریشه‌ی پوروا-هند-و-اروپایی: -layo* (پارس کردن).

بنابراین این دو واژه در دو ریشه‌ی متفاوت هستند. در کل باید به این نکته نیز اشاره کرد که سگ در ایران باستان حیوان والایی بوده است ولی عوعوی سگ هیچ نوع ریشه و رابطه با لغت پارسی ندارد همانطور که شیر جانور با شیر آب از دو ریشه متفاوت میباشند.

15 Antwort auf مفهوم واژگانپارس/پارسیو توهین پان‌ترکیستها

  • Araz sagt:

    نام اصلی زبان پارس ،فارسی است اما برای این که ثابت کنند فارس از عرب گرفته نشده و در واقع ثابت کنند فارسی گویشی از عرب نیست امدن ف را به پ تبدیل کردن همین اما همه میدانند 60درصد فارسی عربی است خودتان میتوانید این 60 درصد را در بیاورید کافی است برید در لغت تامه ها و کلمات عربی را که با حرف ع مشخص شده اند را برای حداقل 20 صفحه بشمرید و در صد بگیرید

    • admin sagt:

      Über داد و ستد واژگان پارسی و تازی پیشتر یک مقاله در همین تارنگار ارایه شده و مطالب بیشتری هم در سایت موجود است

      اما فرض می کنیم که شما و هم فکرانتان درست بگویید که نمی گویید و شصت درصد واژگان فارسی از تازی گرفته شده باشد, بیش از هشتاد درصد واژگان زبان انگلیسی از زبانهای دیگر گرفته شده که در حدود شصت درصد آن ریشه یونانی و یا لاتینی دارد
      http://dictionary1.classic.reference.com/help/faq/language/t16.html

      بخش اعظم لغات ژاپنی از چینی گرفته شده و همینطور است در مورد زبانهای دیگر

      http://www.reference.com/browse/Gairaigo

      اما هیچ آدم عاقلی ادعا نمی کند که زبان انگلیسی لهجه ای از لاتینی است! یا زبان ژاپنی یک زبان نیست و لهجه ی زبان چینی است! به طور کلی داد و ستد واژگان موجودیت زبان را معلوم نمی کنند که اگر معلوم می کردند آنوقت زبان ترکی (استانبولی)لهجه ای از زبان فارسی بود و نه فارسی گویشی ازعربی

      http://azargoshnasp.net/recent_history/pan_turkist_philosophy/turkish_lang_reform.htm

    • Araz sagt:

      Die Perser sagen, wenn das Wort pars(Tarife) Es ist von bellenden Hunden, in diesem Fall das Wort (Oghuz Türken) Das ist der Name des Stammes der Türken, die in dem wertvollen Buch von Dediqurqud aus (Daghouz) Beachten Sie jedoch, dass diese beiden Wörter in zwei Buchstaben stehen. (OBO- De ) باهم تفاوت دارند حتی هم خانواده هم نیستند چون کلمات هم خانواده از اول کلمه به هم شبیحند نه از اخر و کلماتی که از اخر به هم شبیح باشند کلمات هم قافیه هستند نه هم خانواده اما حالا شما به دو جمله زیر توجه کنید

      Er ist ein Teheraner Pars (Tarife)Gut

      Der Hund bellt.

      In den beiden obigen Sätzen wird das Wort Pars auf die gleiche Weise wiederholt, wie sich sogar ihre Aussprache unterscheidet, wie es zwei verschiedene Bedeutungen haben kann, natürlich gibt es in schwachen Sprachen wie Persisch Wörter, die gleich sind, aber mit unterschiedlichen Bedeutungen wie (Leitungswasser- Milch – Milch) Aber das Wort pars ist anders als das, denn zuerst finden diese Wörter ihre Bedeutung im Satz, aber wenn ich es im Satz sage, ( Sprache ) Wenn Sie genau hinsehen, bedeutet das alles. (Sprache des Hundebellens ) Zweitens ist Pars der Name der Sprache, die die Sprache der Medizin zum Zeitpunkt der Entstehung dieses Wortes und bellende Hunde war, also warum sollten diese beiden Wörter einander Nächte sein, vielleicht weil zu dieser Zeit die Perser so viele Nationen wie heute getötet haben und so rassistisch gewesen sind, dass sie ihnen pars gesagt haben, was Bedeutet, dass Hund bellt einen anderen Punkt, wo Sie die Sprache in der gleichen Sprache kennen. Es scheint, dass die Perser in einem Tal kamen, um den Namen Pars zu verbergen. (P )Veranlassen zu (F) Sie drehten sich um, aber Sie können sehen, dass sie es nicht verbergen konnten, und jetzt hat ihre Sprache zwei Namen in der persischen Sprache selbst. (Persisch & Persisch)

      • hamid sagt:

        shoma az sohbat kardanetoon tohin va kineh mibareh, aval say kon farhang e bahs kardan ra peyda koni, va bad ba aramesh biya sohbat kon

  • Araz sagt:

    مینویسند

    چرا در ایران مثل همه جای دنیا هر کس به زبان مادری خودش نمی نویسه دلیلش تنها اینه که زبان فارسی بسیار ضعیفه شاید ایت اله خمینی هم این موضوع را میدونسته و برای حفظ ان فارسی(Arabisch) را زبان ملی ایران اعلام کرده و اگه همه ایران با این زبان نمی نوشتند و زبان همه مدارس ایران نمیشد فارسی(لحجه فارسی عربی) از بین میرفت حتی حالا هم که همه با این زبان می نویسند متاسفانه باز هم در معرض نابودیه و قبلا هم سابقه داشته که در استانه نابودی قرار بگیره که یکی از شعرا زحمت کشیده با نوشتن یک کتاب نجاتش داده که اگه این کار را نمیکرد الان فارسی( لحجه فارسی عربی )رو نداشتیم در حالی که برای زبان های دیگه این اتفاق هیچ وقت نافتاده! اگه برای فارسی(Arabisch) هم افتاده دلیلش اینه که لحجه هست نه زبان! تازه بعد از انقلاب برای نگه داشتن فارسی(Arabisch) فقط به همه گیر کردن فارسی(Arabisch) قناعت نکردن و اومدن بیشتر نامهای زبان های دیگر را هم به فارسی (Arabisch) تغییر دادند مثلا نام های زبان ترکی از رود ارس گرفته که قبلا( Araz) بوده تا اسم شهرها مثل شهرهای (Miandoab /Shahindezh/Takab/Bukan/Siah Cheshmeh/Sardasht) Das war früher so( قوشاچای/سائین قلعه/ تکان تپه/ سویوخ بلاخ/قرا گوزه/ساری داش) بوده اند اسم برخی کوه ها مثل( کوه سیاه )Das war früher so( قرا داغ ) بوده که البته اشتباه هم ترجمه شده قرا در ترکی هم به معنی سیاه هست هم به معنی بزرگ که چون مترجمشون بی سواد بوده سیاه ترجمه کرده (اما اینها تنها اسم هایی نیستند که به فارسی تغییر کردند خیلی اسم های دیگر هم هست که در اینجا مجال به توضیح نیست) اما دلیل این که امدن اسم های ترکی و یا زبان های دیگر ایران را به فارس تغییر داده اند این است که چون فارسی یک زبان ساخته گی است و پیشینه تاریخیش برمیگرده به عرب ها با این کار میخواهند به زور یک پیشینه تاریخی قلابی هم براش بسازند. ان هم با فارسی(Arabisch) کردن نام های زبان های دیگر ایران

    • admin sagt:

      «لهجه» را آنطور نمی نویسند که شما نوشتی و نیازی هم نیست که با یک آی پی و با چند نام مختلف پیام گذاشته شود
      پیشتر در کامنت قبلی پاسخ شما را دادم

      البته همانطور که در ستون کناری صفحه نوشته شده تارنگار آذرگشنسپ توسط گردانندگان سایت بروزرسانی می شود و نه نویسندگان مقالات ازاینرو حق پاسخدهی در هر مورد برای نویسندگان مقالات محفوظ است

      • Araz sagt:

        اقای عزیز من اگه بخوام با چند نام کامت بزارم توانایی تغییر ای پی را با هزاران برانه که برای این کار ساخته شده دارم حتی فیلتر شکن ها هم میتوانند این کار را انجام دهند من فقط با یک نام ان هم اراز کامت گذاشته ام هیچ نیازی هم ندارم با نام دیگر غیر از اراز این کار را کنم چرا شما ها غادت کرده اید وقتی حرفی برای گفتن ندارید تهمت بزنید

  • HDGHV sagt:

    . Ein paar tausend Wörter mit türkischen Wurzeln sind auf Persisch verfügbar, was auf die gleiche Weise wiederholt wird, wie mehr als diese Wörter 600 لغت جزء کلمات مصطلح و روزمره است، مانند: Mr, Ma'am, Papa, Hebamme, Abjee, Bruder, Onkel, Bi bi, Feuer, Teller, Topf, Dolmah, Stecknadel, Zimmer, ich, Ei, Sumpf, Ofen, Schraubenschlüssel, Arezo, Knopf, Matratze, Kugel, Ball, Schmuggel Zoll, Bügeln, Vorräte, Urdu, Souvenirs, Avesta, Alec, Armreifen, Amaj, Il, Lozar, Hügel, Hammer, Keule, Ente, Hirte, Gabel, Plünderung, Zelt, Kiosk, Fass, Tasche ué, Falten, aguz, al-Achiq, baklava, bad-tickle, Wachtel, Grütze, Blöcke, Hangouts, Reis, Tabqa, Waffen, Pumps, Tabak, Drucke, Messer, Fett, Stiefel, Sajmeh, Serum Schlitten, Schlitten, Widder, Pilz, Maultier, Teppich, Fortough, Qarawal, Qezella, Qeshlaq, Kitzel, Bully, Kitzel, Qadaq, Qadaq, Schwan, Frosch, Ghoshi Dosen, Scheren, Hackfleisch, Abschrecken, Hilfe, Nähen, glengden, langsam, bungalow, Heu und ……..)

  • ATILLA sagt:

    سلام،کلمه اوغوز معنیش مشخص است واما پارس هم مشخص است،کلمه پارس را تغییر نداده معنی کن،که البته پارس که صورت قدیمی آن بارس می باشد به معنی پلنگ هم آمده است واین از عادت پادشان در عهد قدیم بوده که برای ایجاد خوف خودرا ملقب به اسامی حیوانات می کرده اند مثلا ممکن است کوروش وهخامنشیان برای ترساندن ساکنین قدیم ایران از این عنوان برای خودش استفاده کرده باشند.ولی هرچی است متاسفانه معنی بدی دارد واز نظر ایرانیان کلمه ای منفور است داریوش در کتیبه خود شورشیان را آریکا می نامد که همان بومیان ایرانی است وخد را هم پارس می داند. کلمه پارس نام قومی بوده که وارد ایران شده اند که متاسفانه حالا به خودمان اطلاق می شود.بالاخره جا افتاده است.که تطهیر آن فارسی می باشد.

  • Cyrus The Great sagt:

    عزیز همه ی زبان ها این قدر که کلمه گرفتن اونقد هم کلمه دادن داخل
    همه ی زبان های دنیا اینطوری هست مثل انگلیسی به بهشت میگن پارادایس
    این یه کلمه ی فارسی هست که همون پردیس هست و خیلی های دیگه

    موفق باشید

    پاینده ایران زمین و مردم عزیزش

  • Araz sagt:

    Die Behauptung, dass das Wort Pars von türkischen Bars abgeleitet ist, bedeutet Tiger und in einigen Weblogs wird gesagt, dass es zwei große Nachteile gibt
    Erstens kann der Name einer Sprache von einer anderen Sprache abgeleitet werden, wie z.B. Türkisch, z.B. Persisch nach Türkisch, weil sonst Persisch nicht früher Dashteh genannt wird und niemand sie wieder nennt, während die Perser behaupten, dass vor den Türken der ganze Iran Fars war und die Türken später in den Iran kamen und die Sprache von Azarbaijan mit dieser Beschreibung änderten, ist es ganz klar, dass der Besitzer Irans Vorwahl waren Türken
    Zweitens, wenn das persische Wort von den türkischen Bars abgeleitet ist, die Tiger bedeuten, warum haben sie nicht stattdessen das persische Wort verwendet, dh warum haben sie nicht den gleichen Tiger anstelle der Bars verwendet?
    Es ist auch, dass sie sagen, dass der Hund waq waq ist, nicht Rinde, das sind alle besonderen Arten des Klingens des Hundes, zum Beispiel, eine Art des Klingens der Hund, der bereit ist anzugreifen und will angreifen und mit Hass, sagen sie bellen, aber die Waq-Abfrage zu einem Zustand des Klingens der Hund sagt, dass es nicht angreifen wird und nur einen Ton und es wird klingen und im Gegenteil, es ist der erste Ton. Es ist kein Hass, sehen Sie, sie sind anders, und sie können nicht als gleich angesehen werden.

  • مینا sagt:

    سر و کله زدن با پان ترکها میخ آهنین در سنگ کوبیدن است زیرا آنها که اینگونه با زبان میهنشان دشمنی میکنند شهروندان معمولی نیستند.مزدوران جیره خوارند با هدف تکه تکه کردن این مرز و بوم

  • مازيار sagt:

    از آنجائي كه ايرانيان باستان بر حيوانات اهميت فروان قائل بودند(مخصوصااسب) و حتي ميدانيم نامهاي باستاني ايرانيان گاهي از حيوانات برداشته ميشده مثلااسپاكو ( يعني سگ ماده ) نام زنيست مادي كه كورش هخامنشي را بزرگ كرد و مادرخانده او بود،حتي اگر اين امكان باشد كه او اوي سگ را پارس كردن يا سخن گفتن او بدانند هيچ جاي مشكل نيست.كما اينكه بر اساس بعضي افسانه ها كورش توسط يك سگ پرورش يافت همانطوركه زال را سيمرغ بزرگ كرد.ولي متاسفانه اينكه پارس را با پارس كردن سگ يكي بدانيم احمقانست آواها طي هزاران سال تغيير كرده و امروز واژگاني با معاني متفاوت ولي آواهاي همسان بوجود آمده از اين رو بايد روند تغيير آوائي را جستجو كرد زبان ايراني كه به پارسي شناخته شده هزاران لهجه داشته و از آن هزار لهجه باستاني هزاران لهجه كنوني پديد آمده و در دوران پادشاهي هاي مختلف لهجه اقوام شاه بر لهجه ديگران تاثير ميگذاشته كه امروز ما دشت پارتي(اشكاني) كه همان معني دست را ميدهد را تنها در مورد دشت اول يعني دست اول را گرفتن استفاده ميكنيم و دست با لهجه غربي ايراني را دست ميدانيم شيره پستان را شير تلفظ ميكنيم همانطور كه شير درنده را آيا آن شير اين شير است؟ احمقانه تر كه بعضيها پورس (پارس سگ)كه از همان ريشه سنسكريت پورا هم ميتوان ريشه آن را پيدا كرد را كه به لهجه فعلي پارس شده با پارس قوميت من يكي كنند كما اينكه سگ بر آنان شرف دارد كه اي كاش من سگ باشم تا خر گرگ صفت،بگذريم كه خود پارس در لهجه هاي مختلغ از پروس آلماني تا پرس و پارث ، پارس فعلي هزاران گونه چرخش كرده.
    در زبان تركي پارس به نوعي پلنگ كوچك گفته ميشود شايد اين هم با قوم من ربطي دارد؟
    دوستي از درصد واژگان عربي در فارسي گفت كه بيسوادي او خود آشكار است 80% همان واژگاني كه شما فكر ميكنيد عربيست و به فارسي آمده خود فارسي بوده به عربي رفته و با چهره اي عربي به فارسي برگشته مثل صباح كه همان پگاه پارسي بوده يا خليج كه كاريز بوده يا هزاران واژه از همين دست در تركي هم بيشمار واژه پارسي و عربي وجود دارد و براي استحكام و زيبائي هر زبان ميتوان از زبانهاي ديگر وام گرفت و اين چيز بدي نيست.
    البته تركان با ريشه ايراني با توركهاي بي ريشه عثماني كه شما از تخم و تركه آنها هستيد فرق داشتند كه شاه عباس و شاه اسماعيل خران گرگ صفت عثماني را برجايشان نشاند و شير و خورشيد ايراني را بر درفش ايراني خود نگاه داشت كه او ترك پارسي بود كه پارس يعني ايراني
    دوستان عزيز پانترك عثماني اگر ميخواهيد نسبتتان را با خر گرگي رفع و رجوع كنيد و پارسيان را آواي سگ بناميد خريت خود را ثابت كرديد و عقده هاي حقارت خود را ميخواهيد با توهين به قومي فراموش كنيد.ولي اگر بدنبال پيدا كردن ريشه ايد با نابود كردن ريشه هاي درختان كهن نميتوانيد براي خود ريشه بسازيد.

  • احمد sagt:

    من در انگلستان زندگی می کنم یادم هست وقتی اومدم اینجا دنبال کار که رفتم بچه های ترک از ترکیه بهم می گفتند برای هر کی کار کردی برای ترکا کار نکن می گفتم چرا می گفتند خیلی rude هستند یعنی پر رو ولی من نمی خواهم بدیها و شکستها رو ندیدبگرم ولی جوانان ترکی حسرت ایران ضعیف حالا رو می خورند حتی به خودرو سازی فشل ما هم قبطه می خورند اما این ترکهای ایران متأسفانه عده قلیلی جیره خور و عقده ای که مقصر کمی ما فارسها هستیم که نبوغ و استعداد ایرانیها در هر جائی که آزاد بوده ایم و شکوفا شده را به فارسها وصل می کنیم و حتی آدمهای موفق نیز اگر ترک باشند پنهان می کنند در سطح بین المللی ایرانیان آدمهای کاملاً تحصیلکرده well educated و موفق هستند ولی متأسفانه ترکها کلاً کارهای یدی می کنن و فکر هم نمی کنند و حتی ترکهای ایران نیز با تغییر لحجه به خاطر شهرت بد ترکها خودشونو فارس و ایرانی اصیل می نامند که هستند فقط همینو بگم اگر هیتلر وقت پیدا می کرد بعد از یهودیا دنبال ترکها می کرد من نمی دونم چرا ترکهای ایران نمیرن ترکیه آذری های عزیز رو هم بی آبرو نکنن تازه ما می تونیم تا کار و بارشون اونجا جا می افته زنا و دختراشونو مواظبت کنیم. من با هیچ چیز دولت ایران موافق نیستم ولی برا این نفوذیهای کرد و ترک حاضرم با اینا کنار بیام شایدم اینا این موضوع رو خوب فهمیدن ایناره مثل شکار تو دست شیر گرسنه باهاشون بازی می کنند.

  • احمد sagt:

    راستی یه چیزه دیگه ایرانیان موفق دنیا تو ناسا و همین مالک ebay و مدیران ایرانی موفق google apple و هرجائی خیلی زیاده تو هر ضمینه ای صنعت هنر کلیه علوم و جالب همشون با زبان فارسی کاملاً میگن ایرانی هستیم دیدید یکیشون ترکی بگه از ترکا کسی با هوش و استعداد تو دنیا معروف هست اگر هم هست جرأت داره بگه ترک چندتاشون و سراغ دارید اگر داشتید دنبال مولوی دزدی نمی رفتید اگر زبان فارسی ضعیفه چرا شاعر فارسیو می پرستید و مدزدید و جالبه شعراشم نمی تونید بخونید می بینید از قدیم تو دس و مشق ضعیف بودید به جا اینکارا یه خورده مطالعه کنید