تبليغاتX
اسپهبد ساروی - پشتیبان ایرانیان جهان - برای حفظ تمدن قوم ایرانی ، ایرانیان زیر ستم پانترکیسم را نجات دهیم

اسپهبد ساروی - پشتیبان ایرانیان جهان

این وبلاگ از حقوق ایرانی تباران حمایت میکند

برای حفظ تمدن قوم ایرانی ، ایرانیان زیر ستم پانترکیسم را نجات دهیم

در مطلب پیشینم(در زیر بخوانید)، در رابطه با جلب کردن قوم ایرانی خارج از مرز ایران سخن گفتم.  یعنی زمانیکه یک حکومت ملی در ایران برپا شد، حتی میتوان به این افراد شناسنامه ملی ایرانی دارد.   همچنین  در رابطه با جابجایی/تعویض ایرانستیزان با ایرانیان زیر ستم پانترکیسم در ترکیه/آران/اوزبکستان بحث کردم.  حال میخواهم در مورد آمار این ایرانیان در کشورهای گوناگون صحبت کنم و میزان آنها و گرایش آنها به سایر تمدن ایران و قوم ایرانی را بررسی کنم.

 

 

 

۱)

تیره زازاها از قوم ایرانی (در نقشه قهوه-ای آمده است)

بنابر نظر گارنیک آساطریان در مقاله ایرانیکا، حدود دو تا سه ملیون نفر امروز به زبان زازاکی (زبانی وابسته به پهلوی اشکانی) صحبت میکنند:

http://www.iranica.com/articles/dimli

(DIMLĪ در دانشنامه ایرانیکا)

The total population of Dimlīs at present is unknown, but it can be estimated at 3-4 million.

این قوم به احتمال قوی بازمانده دیلمیان هست.  برای اطلاعات بیشتر در مورد این قوم، ویکیپیدا آلمانی مقاله برگزیده دارد.

http://de.wikipedia.org/wiki/Zaza-Sprache

 میزان گرایش زازاها به سایر ایرانیان بسیار قوی است و این را میتوان از فرومهای زازا بررسی کرد.

۲)

کردهای کرمانج در ترکیه بزرگترین اقلیت قومی حساب میشوند.  هرچند تعداد آنها روشن نیست، ولی یک تحقیق پارلمان آلمانی بنابر آمار استانی ترکیه، حدود آنها را هجده ملیون در سال ۱۹۹۱ شمرده است:

http://azargoshnasp.net/archive/almankurds.pdff

(پانترکیستها باید این نکته را بدانند که حدود آمار آذربایجانیهای ایران که اکثریت مطلق وطندوست هستند ، کمتر از آمار کردهای ترکیه هست و کردهای ترکیه نیز حدود یک سوم سرزمین ترکیه را دارند در حالیکه در ایران، منطقه آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و اندکی از قزوین/همدان و اندکی از آذربایجان غربی (بیشتر در ارومیه) شاید یک هشتم مساحت ایران باشد).

 میزان گرایش کردهای کرمانج به سایر ایرانیان در حد متوسط هست زیرا تبلیغات زهرآگینی در میان آنها شده است و همچنین چناکه در مطلب زیر گفتم، حکومت پهلوی دو اشتباه بزرگ انجام داد.  البته این عزیزان نمیتوانند این دو عمل محکوم شده حکومت پهلوی را تقصیر مردمان مازندران یا اصفهان یا شیراز و سایر تیره های قوم ایرانی بگذارند.  بنابراین در این راستا، باید بیشتر کار انجام داد.

۳)

کردهای زیرستم پانترکیسم در آران

برگرفته از دانشنامه ویکیپیدا:

http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86&oldid=5036582#.DA.A9.D8.B1.D8.AF.D9.87.D8.A7

کردها یکی از اقوام ایرانی هستند که زیرفشار سخت آسیمیله، شمار آن‌ها در دوران شوروی و پس از آن کاهش یافته‌است؛ به گونه‌ای که اگر یک فرد کرد به جای این‌که خود را یک آذربایجانی معرفی کند، بر هویت قومی خویش پافشاری می‌کرد، قادر به پیداکردن شغل نبود.[۵۴]

پروفسور کرنل در رابطه با جمعیت کردها می‌گوید: «آمار کردها بسیار است، برخی آن را حدود ده درصد از جمعیت کشور برشمرده‌اند».[۵۵] برخی از منابع کرد به وجود ۲۰۰٬۰۰۰ نفر کرد در جمهوری آذربایجان اشاره می‌کنند؛ اما در آمار رسمی گفته شده که تنها ۱۲٬۰۰۰ نفر کرد در این کشور زندگی می‌کنند؛ دلیل این امر آن است که پس از سال ۱۹۳۰ به تدریج منابع دولتی قومیت اکثر کردها را از روی عمد آذربایجانی عنوان کرده‌اند.[۵۶].

در مورد آراء کردهای آران در رابطه با ایران چندان نمیدانم.  ولی چون کشور آران (علیفستان) بسیار پانترکیست هست و همواره در رابطه با "جهان ترک" صحبت منیکند، این عزیزان هم به نظر میرسد به ایرانی بودن خود علاقه بیشتری پیدا میکنند.

۴)

تاتهای زیر ستم پانترکیسم در آران:

زبان تات‌های قفقاز فارسی است[۶۴] و آن که در ایران، تاتی نامیده می‌شود نیست.

دولت جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۹ میلادی، جمعیت تات‌های آذربایجان را تنها ۱۰٬۹۲۲ نفر اعلام کرده‌است.[۶۵]

این در حالی‌است که تا قرن بیستم تعداد تات‌زبان‌ها بسیار بیشتر بوده‌است. برای نمونه در آمار سال ۱۸۸۶، شمار تات‌ها ۱۲۰٫۰۰۰ نفر ذکر شده‌است. [۶۶]. اما پس از حکومت شوروی، در سال ۱۹۲۶، تعداد تات‌ها به ۲۸٫۵۰۰ تقلیل یافت.[۶۷] بنابر نظر این منبع، تعداد تات‌ها به خاطر سیاست آسیمیله کاهش یافته‌است.

عباس قلیخان باکیخانوف(قرن نوزدهم) نیز زبان "مملکت باکو" به علاوه چند نقطه دیگر را نیز تاتی ذکر کرده است[۶۸]. درصفحه ۱۸ کتاب مذکور آمده‌است: هشت قریه در طبرسران که جلقان و روکال و مقاطیر و کماخ و زیدیان و حمیدی و مطاعی و بیلحدی باشد، در حوالی شهری که انوشیروان در محل متصل به دربند تعمیر کرده بود و آثار آن هنوز معلوم است، زبان تات دارند. ایضاً در صفحه ۱۹ کتاب یاد شده آمده‌است: محالات واقع در میان بلوکین‌شماخی و قدیال که حالا شهر قبه‌است، مثل حوض و لاهج و قشونلو در شیروان و برمک و شش پاره و پایین بدوق در قبه و تمام مملکت باکو سوای شش قریهٔ تراکمه، همین‌زبان تات را دارند... قسم قربی مملکت قبه سوای قریهٔ خنالق که ربانی علی‌حده دارد و ناحیهٔ سموریه و کوره دو محال طبرسران که دره و احمدلو می‌باشند به اصطلاحات‌منطقه، زبان مخصوص دارند و اهالی ترک زبان را مغول می‌نامند. [۶۹]

میزان گرایشهای تاتهای آران به ایران بسیار قوی است و این را میتوان از چند فروم دریافت.

۵)  تالشهای زیر ستم پانترکیسم در آران:

طبق دانشنامهٔ ایران، بیشترین تراکم جمعیت روستاییان در این کشور در نواحی واقع در جنوب شرقی آن است که اکثریت این جمعیت را هم تالش‌ها (که ایرانی‌تبارند) تشکیل می‌دهند و بسیاری از آداب رسوم کهن خود را هم حفظ کرده‌اند.[۳۷]

آمار سال ۱۹۲۶ شوروی(در رابطه با کم شمردن این آمار به بخش تات‌ها در همین مقاله بنگرید)، تعداد تالشها را ۷۷٫۰۳۹ نفر ذکر کرده‌است. [۵۷] آمار سال ۱۹۵۹ تالش‌ها را ذکر نکرده و آنها را جزو آذربایجانی‌ها شمرده‌است. سپس در سال ۱۹۹۹ (آمار رسمی جمهوری آذربایجان) تعداد تالشها ۷۶٫۸۰۰ نفر شمرده شده است(یعنی کمتر از سال ۱۹۲۶). امروزه نیز مقامات جمهوری آذربایجان تعداد تالش‌ها را همان ۷۶٫۸۰۰ نفر برمی‌شمرند. اما از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران تعداد تالش‌ها بسیار بیشتر از این می‌باشد و این ارقام تنها ناشی از کم‌شماری اقلیت‌های قومی توسط دولت است.[۵۸] پروفسور وارتان گریگوریان این آمارسازی مقامات جمهوری آذربایجان را یک تحریف می‌داند[۵۹].

همچنین پروفسور کرنول می‌گوید که حداقل ۲۰۰٫۰۰۰ تا ۴۰۰٫۰۰۰ تالشی در جمهوری آذربایجان وجود دارد [۶۰]. بر اساس آمار اتنولوگ در سال ۱۹۹۶ تعداد تالش‌ها در این کشور حدود ۸۰۰ هزار نفر، لزگی‌ها ۳۶۴ هزار نفر و کردها ۲۰ هزار نفر بوده‌است.[۶۱]. پروفسور وارتان گریگوریان(استاد دانشگاه و رئیس چند دانشگاه آمریکا) مقاله مفصلی در رابطه با آسیمیله کردن تالش‌ها به دست شوروی و مقامات جمهوری آذربایجان نوشته است[۶۲].

در کل دو علت برای کم شمردن تالش‌ها ذکر شده‌است: اول از همه فشار بر هویت تالش در دوران شوروی و دوم حساسیت برانگیختن از اینکه کسی خود را غیر آذربایجانی معرفی کند[۶۳].

 

میزان گرایشهای تالشای آران به ایران بسیار قوی است و برای همین این قوم، زیر شدیدترین ستم پانترکیستهای وحشی قرار گرفته است.

---

متاسفانه تاتها و تالشها و کردهای  آران رو به نابودی کامل بخاطر سیاستهای پانترکیستی هستند و هیچ آمار مستندی از تعداد آنها وجود ندارد.    به نظر میرسد که تعداد تالشها حداقل پانصدهزار باشد:

Hema Kotecha, Islamic and Ethnic Identities in Azerbaijan: Emerging trends and tensions, OSCE, Baku, July 2006: pp 34 "some claim a current population of 500,000 living in the southern regions of Azerbaijan."

۶) تاجیکان زیر ستم پانترکیسم در اوزبکستان..

باز در این مورد آمار مستندی وجود ندارد زیرا حکومت پانترکیستی اوزبکستان، تمامی موجودیت تاجیکها را انکار میکند.

اما به نظر میرسد که حدود شش تا هفت ملیون تاجیک زیر ستم پانترکیستها در اوزبکستان موجود باشد:

 

Karl Cordell, "Ethnicity and Democratisation in the New Europe", Published by Routledge, 1998. Excerpt from pg 201: "Consequently, the number of citizens who regard themselves as Tajiks is difficult to determine. Tajikis within and outside of the republic, Samarkand State University (SamGU) academic and international commentators suggest that there may be between six and seven million Tajiks in Uzbekistan, constituting 30% of the republic's 22 million population, rather than the official figure of 4.7%(Foltz 1996;213; Carlisle 1995:88).

Lena Jonson, "Tajikistan in the New Central Asia", Published by I.B.Tauris, 2006. pg 108: "According to official Uzbek statistics there are slightly over 1 million Tajiks in Uzbekistan or about 3% of the population. The unofficial figure is over 6 million Tajiks. They are concentrated in the Sukhandarya, Samarqand and Bukhara regions."

 

وظیفهء همه ایراندوستان و اعضای قوم ایرانی هست که این مردمان تحت ستم پانترکیسم را دریابند.  با شرایطی که امروز پانترکیسم حتی از درون کشور (شاید پنج درصد از جمعیت شانزده -بیست درصد کشورمان ترکزبان باشند ولی پانترکیستها یک گروهی هستند که از ترکیه و آران پول زیادی برای نفرت پاشی میگردند و ساماندهی شده اند) میخواهد بر قوم ایرانی (یعنی تمامی تیره ها که در مطلب پیشین به آن اشاره شده است و ایرانیان یک قوم هستند با چند شاخه و هیچکدام از این شاخه ها ملت یا قوم جداگانه نیستند) تحمیل کند، تمامی ایرانیان باید هرچه بیشتر متحدتر شوند.  همچنین زمانیکه ما ایرانیان در رابطه با حقوق مردمان ایرانی در ایران صحبت میکنیم، منظورمان تیره های بلوچ/کرد هست و نه ادعاهای بی-پایه پانترکیستها که تنها برای تعضیف درونی ایرانیان مطرح میشود و از هر لحاظ بی اساس است.

بنگرید به مقالهء زیر در این مورد:

http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/pasokhbehdorooghhaayehrayejbakhshyek.htm

1)      آیا ایرانیان به ترکان ظلم کردند یا ترکان به ایرانیان؟!؟!؟  آیا ترکان حاکم زبان خودشان را تحمیل کردند؟ حالا که به این پرسش پاسخ داده شد، پس چرا پان ترکیستان مظلوم نمائی میکنند!؟

 ---

 

در کل، ما قوم ایرانی چاره-ای بجز اتحاد نداریم (و دز مطلب زیرا چرایی آن را توضیح دادم).  در یک ایران بزرگ و قوی، نه تنها فرهنگ خاص هر بخشی از قوم ایرانی مایه پویایی تمدن کلی ایران است (و به همه اعضای آن ربط دارد)، ببلکه فرهنگ مشترک ایرانیان نیز تقویت میشود.  چنانکه در مطلب زیر آمده است، چینیها (۹۳٪ کشور چین) چندین گویش و زبان مختلف دارند (که از زبانهای ایرانی نیز به هم دورتر است) ولی اتحاد خود را حفظ کردند.  حتی زبانهای عربی از مراکش تا عراق، پراکندگی و دوری بیشتری دارند تا زبانهای مردمان ایرانی تبار.   بنابراین تنها گروه های ضدایرانی هستند که میخواهند جلوی اتحاد ایرانیان را بگیرند تا این ایرانیان زیر ستم پانترکیسم در اوزبکستان و آران و ترکیه از بین بروند...

پس بیایید شرایط امروزی خودمان را درک کنیم.

http://www.archive.org/details/OnTheNecessityOfTheUnityOfIranianPeople

On the necessity of the unity of Iranian people – Shapur Arya

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه شانزدهم تیر 1390ساعت 6:38  توسط اسپهبد ساروی  |