New words into English several times in Persian in Tehran (Spoons, plates.)

Does the article

Trkystha pan with a mocking grin and claims that the Persian word for “The plate” “Spoon” Today, accessories not. Another Pantrkyst also asserts that Persian civilization is a term for. Another Pantrkyst says:

"Turkish and Iranian Book (Second edition) Azerbaijani Academic Society Research Centre (Btam) web site: www.azbiltop.com/abtam
There are several thousand words with Turkish roots in the Persian language, of which more than 600 words are idiomatic and everyday words . Such as Mr., Mrs.
, Scouting, plates, pots, Dvlmh, pins, Room I, eggs, Twin, marshes, stoves, wrenches, ducks, dreams, pins, buttons, mats, navy, bullets, cannons, pistols, smuggling, customs, ironing, food …….( A thousand-word article in Persian, Turkish, Mohammad Sadiq, Vice www.tribun.com/1000/1070.htm)
The truth of the advantages of the Turkish language compared to Persian is not based on the evidence of the superiority of the Turkish nation over Persian, and such a purpose is not intended in the article, but the purpose is to reveal the facts that 80 The biased year has been hidden and distorted to humiliate and destroy our nation !»

However, in relation to the Persian Tehran Bshqaq and spoon the Pantrkystha more tasks(And no knowledge of Persian and other Iranian languages ​​Gvyshhhay not completely) But it's not that it is not the old Persian language equivalents. Many Persian words have also (Such hate and Avesta and Chngar and tents and cheesy eggs, and I wish (I do not like this a Turkic language and the ancient Persian word Brmyrgdd to see Dehkhoda Dictionary)..) Turkish mistakenly thought.

Tehran Persian, but there are some Turkish words in other dialects of Persian and other Iranian languages. But when we say “Persian”(In the broadest sense of the word) Tehran Persian is the only. The true meaning of its widespread Farsi, Persian dialects learners(From Monday to Drfvl Samarkand and elsewhere Khvzkhstan) And other dialects as well.

For example,:

Plate = Tabk, Lbtkht, Ottoman Persian Tabk use the words they

On account of:

The plate: Far-Tabktabk (Turkey is interesting to note that the term is used Tabk who are still in English)

Satellite dish: Reflector

Wide plate: Consecration, Grbak

Plates pulled: Sprinkle platter: زکنج

Clay plate: سُکره

Big Muffin: زُکَند

Wooden plate: چپین

Deep plate: Grdena (gerdana)

Plate Gndmkvby: Gndmba, Frvshk

Spoon to scoop says in Kermanshah and most Kurdish Kfjh.

In the Middle Persian and modern Persian Kpchk say that is Kfchh.
Besides Kpchpk Dehkhoda Dictionary also states that the current Persian Kfchh that just did not Kfjh.

http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-d29106a91f3a43c196e1545d50b7d285-fa.html

Kfchh . [ H f / F ] (The) Scoop . (Argument ) (فرهنگ جهانگیری ). Skimmers. Kmchh . Scoop . (Board votes). Large scoop . (Ghiasi ). Spoon . (Dhar). Kfch . Kpc . Kpchh . Kbchh . پهلوی کپچک ۞ ، طبری کچه ۞ (Spoon ). گیلکی نیز کچه ۞ (قاشق بزرگ ).(از حاشیه ٔ برهان چ معین ).

در واقع پان‌ترکیستها بخاطر ترفندکاری تنها گویش فارسی تهران را در نظر دارند و به زبان/گویشهای فارسی و ایرانی دیگر توجه ندارند. چیزی در حدود طبرستان/گیلان و کرمانشاه/کردستان و تالش از یک طرف و تقریبا اغلب لهجه‌های مرکز کشور چیزی به عنوان “کچه” یا کفچه/کفجه و کمچه و غیره را بکار میبرند. در قزوین چمچه، کمچه، کپچه، در استان فارس و گیلکی: کچه، بستو. قاشق را چیبک هم گویند. علاوه بر استان فارس و گیلان، در لنکران و خراسان هم قاشق را کچه میگویند. یعنی چیزی از تالش تا استان فارس کم و بیش یک لغت برای آن وجود دارد، که آن هم در واقع باید دگرش کفچه/کپچه باشد ( کفجه در کردی) که در بسیاری جاهای دیگر هم استفاده میشده یا میشود. خلاصه اصل همه این پهلوی کپچک(کف چه) است که در کردی کفجه و در فارسی نوشتاری دری کفچه‌است. پستو هم در استان فارس کاربرد دارد که شاید هم‌ریشه با لغت “پسته” باشد و این شباهت شاید برای مانندنگی هیل پسته و کفچه باشد.
بسیاری از واژگانی که نام بردند نیز ریشه ترکی نداشت و یونانی/روسی/تازی بودند و نیمی هم فارسی بودند و دیگرش هم را در زبان پهلوی و فارسی کهن به آسانی میتوان برایشان جایگزین پیدا کرد. به این نکته بنگرید که واژگان ناب ایرانی برای واژگان ترکی (که تعدادشان بسیار اندک است) در فارسی موجود است و تنها در گویش تهران است که چند واژه ترکی به خاطر قاجارها در ان راه یافته است. اما اگر پان ترکها برابرهایی برای واژگان فارسی که ما میاوریم داشته باشند آن برابرها اغلب نوساخته هستند و در فرهنگ و زبان ترک وجود نداشتند.

زیرا ترکی چندان اثری بر فارسی نگذاشته است (هیچی از لحاظ دستور زبانی). و فارسی خیلی بیشتر در ترکی اثر گذاشته است. تازه اگر میبینم که واژگان تازی در فارسی زیاد هستند برای اینست که اعراب دویست سال بر ایران فرمانروائی کردند. اما در برابر این، حاکمان ترک/ترکزبان هزارسال بر ایران حکومت کردند اما سیل واژگان چندین برابر از سوی فارسی به ترکی وارد گشت و این همان حرفیست که از زبان‌شناسان و تاریخ‌دانان (مانند پلانهول) نیز نقل قول کردیم.

(نکته دیگر که بسیاری از این واژگان ریشه ترکی اغوزی ندارند بلکه از مغولی به اغوزی وارد گشتند. به هر رو برای انها هم معادل به آسانی پیدا می شود)

حال ما برابرهای پارسی این واژگان را میاوریم.

1)
اقا=سرور، کدبان، میر، بان،
خانم=بانو، کدبانو، خاتون
واژه خانم در ترکی از خاتون سغدی برگرفته شده است و ترکی نیست. خانم هم شاید ریشه مغولی داشته باشد. به هر رو جایگزینهای کهن ان را اوردیم.

آقا هم ترکی نیست بلکه مغولی است.

2)
آرزو فارسی است.

برای آرزو بنگرید به کتاب ریشه شناسی ریشه‌شناسی: محمد حسن‌دوست

برای همین هم در شاهنامه آمده است و هیچ سندی از ترکی کهنتر از شاهنامه نیست که چنین واژه ای را داشته باشد.

برشاه مکران فرستاد و گفت
که با شهریاران خرد باد جفت
نگه کن که ما از کجا رفته ایم
نه مستیم و بر آرزو خفته ایم.

پس زبان ترکی واژه آرزو را ندارد.

3)
اردک=بط ، مرغابی.
4)
Plate = Tabk, Lbtkht, Ottoman Persian Tabk use the words they

این واژگان همه در زبان‌های ایرانی دیگر رایج است.
The plate: Far-Tabktabk (Turkey is interesting to note that the term is used Tabk who are still in English)
Satellite dish: Reflector
Wide plate: Consecration, Grbak
Plates pulled: Dysphonia
Big dish: زکنج
Clay plate: سُکره
Big Muffin: زُکَند
Wooden plate: چپین
Deep plate: Grdena (gerdana)
Plate Gndmkvby: Gndmba, Frvshk

5)
قابلمه=کماجدان، آونگ، تاس

(این واژه قابلمه از عثمانیها که با اروپایی ها برخورد کردند به ایران رسید)

6)
گمرک

این واژه یونانی است.

گمرگ= این کلمه یونانی است و در فارسی همان باج است. دهخدا می‌گوید: از ریشه‌ی یونانی کوم‌مرکس یا کومرکی. دولت عثمانی این واژه را از یونانی گرفته است و کومروک کرده است

7)
اتاق= این واژه از وثاق عربی می آید و از انجا به ترکی عثمانی رافته است. در فارسی برای این واژه معادل زیاد است مانند ژور، سرای، خان (در پهلوی به اتاق خان میگفتند) و به خانه میگفتند مان. برای همین اصطلاح خان و مان.

8
دوقلو=دوزاد

9)
Eggs

این واژه فارسی است و پهلوی آن هم تُهم است.

پس به این نتیجه میرسیم که ترکها تخم هم ندارند.

10)
باتلاق

مرداب، لجنزار ، گِل آب.

11)
من
پارسی باستان «منا»، کردی «من»، اوستا «منه»،

German: Mein name ist Ali.
French: Mon nom est Ali.

به نظر میرسد این واژه را ترکی از فارسی یا برگرفته یا اینکه هر دوزبان جدا از هم ضمیر شخص نخست را من خواندند. انگار ولی در ترکی باستان این واژه بن بوده است و به نظر میرسد من بخاطر نفوذ فارسی است زیرا در ترکی کهنتر و مغولی هنوز بن میگویند.

12)
اجاق

آتشدان، دیگدان

مولوی هم بارها دل را به آتشدان (اجاق) تشبیه کرده است:

چرخ را بر هم نسوزد دود آتشدان من
(Rumi)

13)
اتو

ریشه این واژه معلوم نیست و دهخدا هم چیزی ننوشته است.

بنیاد آن را ütü ترکی که خود برگرفته از üt- به چم “تاول‌زدن، به‌سان رویه‌ای سوختن یا سوزاندن” می‌باشد؛ دانسته اند. لیک می‌تواند از ōt به چم آتش و پسوند “او”‌ی پارسی گرفته شده باشد. چرا که در اتوهای ِ پیشین، ذغال به کار می‌رفت.

14)

آذوقه

این کله از عدوقه و غذوقه عربی به ترکی و فارسی وارد گشته. پس ترکی نیست.

15)

Turkish:اردو

Persian:
ارتش
لشکر
16)
سوغات
این کله ترکی نیست بلکه مغولی است.
اما پارسی این کمله: پیشکش، ره‌آورد
17)
اوستا

اوستا نام کتاب زردشت است. هیچ ربطی به ترکی ندارد و هیچ کتاب ریشه شناسی بیطرف هم ان را ترکی نمی داند. پهلوی ان هم هست اوستاک و پارسی ان است اوستا. اوستاک به معنی بنیاد است.

18)
الک
Persian:تنگبیز، موبیز..آردبیز
در گویش خراسان ماشو میگویند.

.20)
النگو
هیچ سندی نیست که این واژه ترکی باشد.
در فارسی بازوبند نیز کاربرد دارد. همچنین دست‌رنجن، دست‌آورنجن.

21)
دگمه:

گره، گوی، پهلوی: کولاجگ

21)

سرمه

این واژه پارسی است.

همچنان سرمه که دخت خوبروی
هم بسان گرد بردار از اوی

خوب است یک متن کهن ترکی نشان بدهید و انهم کهنتر از رودکی که چنین واژه ای را داشته باشد.


تشک

اگر ترکی باشد.. باز
Persian:
بستر ، فراش

پهلوی ویسترک

22)

قشنگ

قشنگ= این واژه فارسی است و همان ‌خشنگ است که خوش را نیز کش در برخی از لهجه‌ها گویند و نگ که در بسیاری واژه‌ی فارسی هست: پلنگ٬ خدنگ..

اما چون تلفظ واقعی آوای «ق» در واقع شبیه «ک» است و نه «غ» این واژ را مانند کوهستان به قهستان و کزوین به قزوین.. و غیره نوشتند. در واقع اینجا هم کوش(خوش)کَش، آن را قشنگ نوشته اند.

فشنگ هم ترکی نیست. «فش» و دهخدا هم ان را از فهشنگ گل فارسی میماند که فشنگ شبیه آن گل است.

23)
تپانچه

تفنگ کوچک را میگویند و این تنها ترکی شده واژه تفنگچه است.

اگر هم منظور سیلی زدن است که همان سیلی. یا «کشیده» یا چک. «چه» یک پسوند ترکی نیست بلکه یک پسوند فارسی است.

24)

قاچاق ترکی است یا مغولی؟

ربوده

25)

گمرک

این واژه یونانی است.

گمرگ= این کلمه یونانی است و در فارسی همان باج است. دهخدا می‌گوید: از ریشه‌ی یونانی کوم‌مرکس یا کومرکی. دولت عثمانی این واژه را از یونانی گرفته است و کومروک کرده است

26)

چکش

این واژه فارسی است و در پهلوی هم است:

1 cakuc [ckwc | N c8akus8] hammer.
2 potk [pwtk’ | N potk] sledge-hammer.

پتک هم یک واژه دیگر فارسی است برای چکش های بزرگ.

27)

چماق ( ترکی است یا مغولی؟)

Persian:
گرز،شفت،گرز شش پر
28)
چوپان
این واژه از شبان پهلوی/فارسی به ترکی رفته است و چوپان گشته است. یعنی در اصل این واژه همان شبان پهلوی است. واژه چوپان هم به احتمال قوی ترکی نیست بلکه مغولی است زیرا سلسله مغولی چوپانیان در آذربایجان حکومت کردند.
رامیار

رمه بان. در پهلوی به کُرد هم شبان میگفتند همانطور که در طبری امروز هم به کُرد شبان میگویند.

29)
چنگال

عجب که اینها حتی واژه شناسی عامی را بلد نیست. از خودش نمیپرسند که آیا این واژه مربوط به چنگ فارسی است یا نه!

چنگ آل که پسوند آل به چم چنانچه است.

فردوسی میگوید:

چو دیوان بدیدند کوپال اوی
بدرید دلشان ز چنگال اوی

30)

چپاول

بله واژگان یغما، چپاول، و غیره ترکی هستند.

البته تاراج در فارسی میگویند:

بتاراج و کشتن نیازیم دست
که ما بی نیازیم و یزدان پرست

31)

چادر

این واژه ترکی نیست بلکه ریشه سانسکریت (هندوایرانی) دارد به چم پوشاندن. در روسی هم شاتر است و این نشانگر هندواروپایی بودن این واژه است.

Ferdowsi:

بگفت این و چادر بسر برکشید
تن آسانی و خواب را برگزید

اما در فارسی واژگان سایه بان نیز هست.

http://dictionary.reference.com/search?q=chador

[Urdu chdar, cover, cloth, from Persian, screen, tent, from Sanskrit chattram, screen, parasol. See chuddar.]

32)

باجه:

به احتمال قوی از بادهنج فارسی می آید. اما در فارسی همان دریچه و روزن و بادگیر .. هست

33)
بشکه

این واژه روسی است.
Bocka
Barrique

34)
باقچه

پارچه یا کسیه ای که در آن پول ریزند. همچنین به معنی پوشاک آمده است. به هر رو اگر به معنی اولی باشد که همان کیسه پول است.

در ضمن پسوند «چه» هم فارسی است که به ترکی وارد گشته است. در پهلوی ایچه است.

35)
چروک دو واژه است.
یکی چروک که در ترکی به معنی «نان» است و فارسی آن همان نان است.

دیگری واژه است که به معنی چین و شکنج و آژنگ گویند.

در پاسخ به پان‌ترکیستی که نیز ادعا کرد فارسی برای “Civilization” واژه ندارد باید گفت که واژگان تازی در فارسی جزو زبان فارسی هستند. ولی خود واژه تمدن یک واژه نو میباشد که در قرن نوزدهم در ترکیه عثمانی ساخته شد. فارسی‌سره آن همان “شهریگری” Is. واژه “ادب” نیز در فارسی همان ادب هست زیرا پژوهشگرانی ادب را از آداب پهلوی میدانند. در هر رو، واژه فرهنگ نیز در فارسی وجود دارد که در ترکی آن را کولتور (برگرفته از غرب) دانند. واژه دیگر “شعور” است که فارسی‌سره آن میشود همان “خرد”.

چنانکه می بینید واژگان کهن پارسی/پهلوی(یا در زبانهای دیگر فارسی و ایرانی) برای اندک واژگان بیگانه ترکی که در لهجه تهرانی وارد گشتند همه موجود است. اما واژگان فارسی که در ترکی کاربرد دارند در حد دستور زبان نفوذ دارند:
همین٬ هر٬ هرکس٬ هیچ٬ روزی٬ اگر٬ چونکه٬ گاه گاه٬ هم٬ همچنین٬ هرچند٬ هرگاه٬ نه نه٬ نینکه٬ یااینکه٬ زیرا٬مگر٬ وگر، تا، تااینکه..

پس ترکی هیچ اثری در دستور زبان پارسی نگذاشته در حالیکه پارسی اثر شگرفتی در دستور زبان ترکی گذاشته است.

واژگان زیادی از زبان پارسی به ترکی راه یافته است. شاید بهتر است بگوییم که در ادبیات ترکی جغتایی یا عثمانیان (مانند فضولی و امیر علی شیر نوائی) واژگان اصیل فارسی کم و بیش به اندازه واژگان ترکی آنهاست.
چند واژه روز مره:
نماز٬ روزه٬ چهارشنبه سوری٬ نوروز٬ پیاز٬ بادام٬ شلوار٬ جوراب٬ خانه٬ دیوار٬ چنگال٬ ایوان ٬ باغچه٬ دهلیز٬ چراغ٬ آینه٬ آزاد٬ کناره٬ سوزن٬ بخاری٬فرهنگ٬دوست٬ دشمن٬ آواز٬ آغاز، کفگیر، نارنجی، جشن (بایرام هم سغدی است و ترکی نیست)، و در نهایت: Azerbaijan.

از آنجا که سایر حرفهای پان ترکیستها نیز بر پایه هیچ سند موثقی نیست و به این نوع دروغها در بارها پاسخ داده است، خوانندگان را دعوت به مقاله های دیگر این تارنما میکنیم.

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/main.htm

Persian loanwords in Anatolian Turkish Andreas Tietze- East, 20 (1967) pp- 125-168

Persische Ableitungsuffixe im Azerosmanischen Andreas TietzeWiener Zeitschrift fur die Kunde des Morgenlandes (59/60) pp- 154-200, 1963/1964

11 Answer to New words into English several times in Persian in Tehran (Spoons, plates.)

  • Oguz says:

    دوست عزیز مطمئن باش اون طرف پانترک نبوده تو پانفارس هستی اکثر این کلماتی که گفتی ریشه تورکی داره به عنوام مثال خدمت عرض میکنم بشقاب یعنی (بش در زبان فارسی یعنی خالی قاب هم یعنی ظرف در کل یعنی ظرف خالی قاشق هم از ریشه قاشیماق میاد یهنی کندن در فارسی )So don't brag about your illiteracy 2 Most Persian words have Turkish roots

    • هدایت says:

      من نفهمیدم که این بشقاب و قاشق فارسی شد یا ترکی؟ … شما دوست عزیز، فرمودید که این دو کلمه فارسی هستند و اگر توضیحات شما را بپذیریم صحبت های این دوست صاحب تارنما درست می نماید و اگر شمااشتباه کرده باشید که سمت اشتباهی راانتخاب کرده اید! … در ضمن، نتیجه گیری شما هم غلط در می اید … اگر این کلمات فارسی باشند شما باید نتیجه بگیرید که در مورد ریشه ی ترکی کلمات بیشتر تحقیق کنیم و دقیق تر … نه این که با اعلام فارسی بودن این دو واژه نتیجه بگیریم که دو درصد واژگان فارسی از ترکی هستند!
      من هنوز از این مقدمه و نتیجه گیری شما مانده ام!

  • Aryans says:

    چیزایی که میگی درسته .پانترکها ادمایهاحمقی هستند خدا ب راه راست هدایتشونکنه

  • Erie R. (Irian) says:

    Hello dear friend,
    Why do you deal with these emotional issues?. I neither reject nor accept what you said, and there is no valid proof or document to confirm what you wrote above, and it is obvious that it is intentional..
    I would also like to say that the dictionary of Dehkhoda (I should mention that they were Turkish speakers) It cannot be accepted as an authentic document. Because this dictionary is only the result of one person's research and these claims can be easily rejected. The document must be historical.

  • Erie R. (Irian) says:

    You who speak so badly of Turks or Azeri speakers, why did you write the name of your site as Azar? It is clear that you want to divide between Azeri speakers or Turks. This also goes back to the fact that the Fars race is a terrorist.

  • Erie R. (Irian) says:

    Here I want to mention some Persian words that have Turkish roots.
    Duck in Turkish Art+K – Abji in Turkish Agha+Baji Astakhar in Turkish Isti+Arkh Batlaq in Turkish Bat + Liq and many other words .. And there are some words that are English but have Turkish roots. Like airplane in Turkish, iri + palan…

  • Erie R. (Irian) says:

    Respected sir. The owner of this site, never allow yourself to disrespect or insult a race or ethnicity because God said in the Quran that mockers will be mocked in the hereafter. The Turkish nation is not so small that you, an illiterate, want to analyze it. . Go look for baby games

  • فرهاد says:

    دوست گرامی واژگانی که شما نوشتید من پیشتر میدانستم و واژگانی هم بودند که شما از آنها یاد نکردید.نکته اینجاست که دوستان آذری یا بهتر بگویم ارانی باید مشخص کنند به کوروش وفادارند یا اتاتورک.
    و دیگر اینکه مگر نمیبینید زبان ترکی از بیرون از مرزها وارد ایران شده و زبان نژاده مردم اذرابادگان در این روزگار تاتی است که هنوز زنده است.

  • Iran says:

    According to the writers of this site, Yazdan was also Fars, see how much sophistry it is!!!!
    Tabak Rishta Arabic from the word to cook

    Turkish chamcheh rishta from the root of chom, which means the beginning of a tool called chomaq, what is the suffix and the abbreviation for the end of something that is left behind

    Kafcheh is a mixed word from Persian and Turkish words

    Dori in Farsi means anything, not any place where you can eat

    • admin says:

      بله یزدان هم لغت پارسی است لابد به زعم شما آن هم ترکی باید باشد!

      از آن گه که یزدان جهان آفرید//چو تو پهلوان در جهان کس ندید – Ferdowsi
      loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-9165064f056540dc95f0d3575df965db-fa.html

      کفچه از پهلوی کپچک آمده
      loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-d29106a91f3a43c196e1545d50b7d285-fa.html

      «چه» هم پسوند تصغیر است که از پهلوی آمده و کوچکترین ارتباطی به زبانهای گروه ترکیک ندارد
      loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-1077988673a846d28f770868a9079148-fa.html

      دوری هم به معنای ظرف بزرگ است
      loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-b72ee6c8c0394d2c9961c5077fcc2681-fa.html

      ظرفی مدور با لبه ٔ بسیار کوتاه از مس و غیره . بشقاب بزرگ لبه دار. (یادداشت مؤلف ). ظرف غذاخوری پهن بزرگتر از بشقاب و کوچکتر از قاب که پردل نیز گویند. (ناظم الاطباء). Big dish

      تابه هم پارسی است پهلوی آن تاپک است

      loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-1b820a6ded854b16bcbd086a32e3b788-fa.html

  • مهدی says:

    اومدی برا ملت تحلیل کردی مثلا ولی حتی نمی دونی واژه مشهوری مثل بانو و کدبانو هم مغولی هست!!! حیف که پان فارسی جلو چشاتو گرفته!!
    در ضمن این جمله رو از تولستوی به خاطر داشته باش:
    یک نظر افراطی، نظر افراطی مقابل را در بر خواهد داشت.

    یعنی اگه این همه پان ترک، پان ترک می کنین یه دلیل برا پیدایش پانترکیسم وجود داره؛ اون هم زندگی در کنار پان فارس هائی مثل شماست. حالم از همتون به هم می خوره، هرچند تا به حال نه به فارسی توهین کردم و نه به زبان فارسی.
    عقیده من هم بر این هست که بر فرض زبان ترکی بر فارسی ؛ یا زبان فارسی بر ترکی برتری داشته باشه؛ اما دلیلی بر برتری انسان ها نیست. ای کاش به این گفته های شیرین خودتون ایمان داشتید پان فارس عزیز!